جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
40,710
یک روز که باران میبارد زن دارد آشپزی میکند مرد دارد چاقوی دسته استخوانی اش را تیز میکند. زن صدای در زدن میشنود زن به مرد نگاه میکند. مرد هم به زن نگاه میکند هر دو تعجب میکنند.
زن آشپزی را ول میکند و میرود و در را باز میکند. یک سید پشت در است. زن دوباره تعجب میکند. مرد دوباره تعجب می کند و دوباره چاقویش را تیز میکند. زن سبد را از کنار در بر میدارد و تویش را نگاه میکند. توی سبد یک بچه هست که یک چشمش باز است و یکی دیگرش بسته بچه زیر باران خیس شده
درباره ی نویسنده
مهدی رجبی دانش آموخته ی سینما و ادبیات نمایشی است. برای بعضی از کتاب هایش هم اتفاق های خوبی افتاده نظیر لوح تقدیر شورای کتاب کودک نشان نقره ی لاک پشت پرنده کتاب برگزیده ی جشنواره ی کتاب های برتر کتاب برگزیده ی کتابخانه ی مونیخ آلمان و.....
درباره ی کتاب
کسی تا حالا سنگها را گشته؟ کسی تا حالا سنگ ها را کاشته؟ کسی تا حالا دیده کوسه های زرد توی خشکی شنا کنند؟ کوسه های زرد چند تا دندان دارند؟
هزار تا؟ یا بیشتر؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک