نویسنده در کتاب خود که یکی از مهم ترین آثارش به شمار می آید به بررسی وانموده ها که از دیدگاه او نسخه کپی شده از چیزهایی هستند که اکنون مرجع و منشا خود را از دست داده اند و وانمود که در نظرش الگو برداری از عملکرد فرایندها و سیستم ها در دنیای واقعی است، می پردازد. بودریار در حقیقت رابطه میان نمادها و نشانه ها را با جامعه ی کنونی به بحث می گذارد و از جایگاهی که وانموده ها در جامعه معاصر از آن برخوردارند سخن می گوید. گزیده ای از کتاب هیچ کدام از جوامع ما نمی دانند چگونه به سوگ امر واقعی، قدرت، و امر اجتماعی بنشیند که در این فقدان شریک است. تنها از طریق احیای مصنوعی همه این هاست که ما سعی در گریز از این واقعیت داریم. این موقعیت، بی شک، به ظهور سوسیالیسم منتهی خواهد شد. از طریق پیچش غیرمنتظره رویدادها و طنزی که دیگر طنز تاریخ نیست، این مرگ امر اجتماعی است که سبب ظهور سوسیالیسم خواهد شد، همان گونه که با مرگ خداوند، ادیان سربر می آورند. ظهوری فریبکارانه، رویدادی تبهکارانه، بازگشتی غیرقابل فهم بر اساس منطق خرد. گویی واقعیت این است قدرت در اساس دیگر وجود ندارد، مگر برای این که عدم وجود قدرت را کتمان کند. نوعی وانمود که می تواند به شکلی نامحدود ادامه یابد، زیرا از قدرت «راستین» که در قالب ساختار، استراتژی، توازن قوا یا امتیاز رخ می نماید، از این جهت متمایز است که چیزی جز موضوع یک تقاضای اجتماعی نیست و از آن جا که موضوع قانون عرضه و تقاضا واقع می شود، دیگر موضوع خشونت و مرگ نیست. قدرت که به طور کامل از وجه سیاسی خود تهی شده است، مانند هر کالای دیگری، به تولید و مصرف انبوه وابسته است. قدرت دیگر درخششی ندارد، و تنها داستانی خیالی از جهان سیاسی باقی مانده است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک