جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
74,100
در خودماندگی یا همان اتیسم یک اختلال رشدی عصبی، با طیف گسترده ای از نشانه هاست که از نظر کیفیت و کمیت به مراتب متنوع تر از رنگهایی است که در کره زمین در طیف بینایی انسان قرار دارد. چون علائم، عوامل و مولفه های تشکیل دهنده اتیسم به مراتب بیش از مولفه های تشکیل دهنده ادراک رنگهاست اما ذهن کل گرا و مفهوم ساز انسان، برای آن مصادیق بی شمار، یک اسم خلق می کند (رنگ، اتیسم و...) تا ظرفیت گویش و برقراری ارتباط فراهم شود. پرواضح است که ادراک هیچ کدام ما از دیدن یک پدیده بسیار آشنا مثل دیدن یک برگ گل یکسان نیست. اما با کمک زبان و توانایی مفهوم سازی می توانیم آن پدیده را توصیف کرده و برداشت خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم. برخلاف آنهمه تنوع در پدیده اتیسم این کلمه تجربیات مشابهی برای آنها که با اتیسم زیسته اند ایجاد میکند یکی از این تجربیات نگرانی است. من همیشه این تجربه زنده را در اولین ملاقات با هزاران کودک در مرکز اتیسم داشته ام و هیچگاه به آن عادت نکرده ام. زیرا عادت از تکرار می آید در حالی که هیچ دو کودک با هیچ دو والدی شبیه هم نیستند واکنش این والدین جوان نسبت به این تشخیص چیست؟ منابع درونی و بیرونی آنها برای مواجه با این استرس کدامند؟ چقدر می توان بار درمان را بر عهده این والد گذاشت؟ آیا این والدین به خود فرصت میدهند تا نتیجه درمان کودک خود را ببینند یا زیر فشار اتیسم هراسی که سالهای اخیر در کشورمان رایج شده، مسیر درست آموزش و درمان را گم خواهند کرد؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک