خرگوش و لاکپشت و سنجاقک، کنار رودخانه بازی میکنند که میبینند یک نفر، وسط رودخانه، سمور آبی را با علفها بسته است. آنها با عجله به کمک او میروند. سنجاقک بالهایش را به صورت سمور میزند، چشمهای سمور بسته است؛ اما سبیلهایش تکان میخورد. خرگوش برای باز کردن علفها، پشت لاکپشت سوار میشود؛ اما در آب میافتد و لاکپشت او رانجات میدهد. در همین موقع، سمور بیدار میشود و از رودخانه بیرون میآید. او تازه متوجه ماجرا شده است و رازش را برای دوستانش فاش میکند.
در حال حاضر مطلبی درباره اعظم بزرگی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک