وقتی ابرهای کوچولو به خانه برگشتند، نسیم از آنها پرسید که چه کار کردهاند. «ریزریزو» که از همه کوچکتر بود، میخواست چیزی بگوید؛ اما بقیه وسط حرفش پریدند و گفتند هیچ کاری نتوانستند انجام بدهند و حوصلهشان حسابی سر رفته است. ریزریزو میخواست حرفی بزند؛ اما بچهابرهای دیگر دوباره حرفش را قطع کردند و گفتند ما خیلی کوچک هستیم، نمیتوانیم کاری بکنیم؛ ولی ریزریزو حرفهایی برای گفتن داشت! او چه میخواست بگوید؟
در حال حاضر مطلبی درباره کلر ژوبرت
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک