جهت اطلاع از کتاب های جدید این نویسنده روی دکمه خبرم کن کلیک کنید.
یوکیو میشیما و دیگران
یوکیو میشیما یکی از نویسندگانِ بزرگ ژاپن و به عبارتی بهتر، یکی از نویسندگانِ چیرهدست جهان است. او که نام اصلیاش هیرائوکاکیمی تاکه بود، در سالِ ۱۹۲۵ در خانوادهای به دنیا آمد که مادرش شیزوئه تبارِ ساورائی داشت و پدرش آزوسا کارمندِ رسمیِ دولت و فرزند فرماندارِ پیشینِ کارافوتو بود. وی همواره به نیایِ پدریِ مادرش میبالید و با غرور و افتخار از او یاد میکرد.
یوکیو در کودکی به مدرسهی گاکوشوئین رفت که بیشتر شاگردانِ آن اشرافزاده بودند و از پذیرشِ پسری در میانِ خود که تبار اشرافی نداشت بهشدت پرهیز داشتند. مدیریتِ مدرسه را ژنرال نوگی مارسوکه بر عهده داشت. شیوههای آموزشی و پرورشیِ این مدرسه بیشتر بر پایهی تعلیمِ اصولِ نظامیگری استوار بود و با پسرِ حساس و شاعرپیشهای مثل میشیما مانند غریبهها رفتار میشد.
با این همه، او در سالِ ۱۹۴۴ تحصیلاتش را با درجهی ممتاز و اخذ چنان نمرههای بالایی در این مدرسه به پایان برد که امپراتور هیروهیتو با صدور فرمانِ افتخار و اهدای ساعتی مزین به قابِ نقره همراه توشیحِ تقدیرنامهای او را پُر افتخارترین دانشآموز ژاپن خواند.
سیزده ساله بود که نخستین شعرها و داستانهایش در نشریهی ادبیِ مدرسهی پیرز چاپ شد. نخستین داستانش که موردِ توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفت «بیشهزاری غرقِ شکوفه» نام داشت که نخستینبار در سال ۱۹۴۱ در مجلهی کوچکِ بونگی بونکا به چاپ رسید. این داستان سرشار از تمثیلها، تصاویر و استعارههایی است که در آثارِ بعدیِ نویسنده به گونهای چشمگیر رخ مینماید و پیوسته در نوشتههایش تکرار میشود.
شیوهی نگارش و بیانِ بیشهزاری غرقِ شکوفه نشانگرِ تأثیرِ مشوقان نویسنده در مدرسهی پیرز است که نهتنها زمینهی آشنایی او را با گروه نیهون رومانها (رمانتیکهای ژاپن) فراهم آورد، حتی آشنایی چشماندازهای تازهای پیش روی او گشود. پس از آن به توصیهی سردبیران و ویراستارانِ مجله، نام مستعارِ یوکیو میشیما را برای خود برگزید. این داستان به دلیلِ کمبودِ کاغذ در دوران جنگ دوم، در چهار هزار نسخه به چاپ رسید و تمامِ نسخههای آن در کمتر از یک هفته به فروش رفت. البته در سالهای بعد چندینبار تجدید چاپ شد.
آشناییِ میشیما با این گروه نقطهی عطفی در کار نویسندگیاش به شمار میرود و تأثیر بسیاری بر ذهن و زبانِ او داشت. افراد این گروه را متفکرینی تشکیل میدادند که بر یگانه بودنِ ملت ژاپن، یکتاییِ فرهنگ و بیهمتاییِ تاریخشان اصرار میورزیدند. با این همه گرایش و دلبستگیِ تعصبآلودِ میشیمای جوان به آداب و سنن و آیینهای ژاپن با نوعی وابستگیِ شدید به غرب درآمیخته بود.
میشیما در دورانِ دانشجویی بهشدت تحت تأثیر اندیشههای اسکار وایلد قرار داشت؛ حتی پس از بالا گرفتنِ آتشِ جنگ با انگلیس و امریکا، به خواندنِ برگردانِ ژاپنیِ نوشتههای وایلد و دیگر نویسندگانی پرداخت که منحرف و فاسد معرفی شده بودند.
میشیما با قلم موشکافانه و نگاه تیزبینش و با وسواسی ستودنی، جرئیات زندگی طبقات مختلف جامعه را شرح داده است. درحقیقت در میانِ نویسندگان معاصر، بهندرت میتوان کسی را یافت که با چنین دیدگاه دقیق و گستردهای جامعهی ژاپن و مردم آن را توصیف کرده باشد.
معبد سپیدهدم، حراج، برف بهاری و زوال فرشته از جمله آثار ترجمهشدهی میشیما به زبان فارسی است.