بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
جهت اطلاع از کتاب های جدید این نویسنده روی دکمه خبرم کن کلیک کنید.

کریستین دوپیزان

کریستین دوپیزان

کریستین دو پیزان، نخستین بانوی نویسنده (به معنای حرفه‌ای) در تاریخ ارروپا، حدود سال ۱۳۶۴ در ونیز به دنیا آمد. پدرش، توماس دو پیزان، اصالتاً اهل شهر کوچکی نزدیک بولونیا، به نام پیزانو، بود و در پزشکی و اخترشماری آوازه‌ای بلند داشت، چنان‌که شارل پنجم، پادشاه فرانسه، وی را برای زندگی و کار در دربار خود به پاریس فرا خواند. بدین‌ترتیب، وقتی کریستین کودکی بیش نبود، پدرش ایتالیا را ترک گفت و خانواده نیز در سال ۱۳۶۸ در پی وی راهی پاریس شد. کریستین بعدها در شخصی‌ترین اثر خود، «مکاشفه‌ی کریستین» (۱۴۰۵)، شرح می‌دهد که آن‌ها چگونه با جامه‌های ایتالیایی پُر زرق‌وبرقشان پا به پاریس گذاشتند و از پیشواز گرم همگان برخوردار شدند و از این بابت سخت به خود بالیدند. سعادت و کامیابی خانواده‌ی کریستین مرهون نیک‌اندیشی شاه بود، فرمانروایی هنرپرور و دانش‌گستر که اندیشمندان بسیاری در دربار وی گرد آمده و از حمایت او بهره‌مند شده بودند.

اما هرچه فرهنگ و هنر شکوفایی بیشتری می‌یافت، اوضاع سیاسی بی‌ثبات‌تر می‌شد: جنگ صد ساله (۱۳۳۷-۱۴۵۳)، که با ادعای انگلستان نسبت به تاج و تخت فرانسه آغاز شد، پیش از این دوره و طی نبرد نافرجام کِرسی (۱۳۴۶) آسیب‌های ناگواری به فرانسه زده بود. در سال ۱۳۶۴، آن‌گاه که شارل پنجم بر اورنگ پادشاهی فرانسه تکیه زد، انگلیسی‌ها بر بخش‌های پهناوری از نواحی جنوب غربی فرانسه سیطره داشتند. افزون بر این، در نخستین سال‌های سده‌ی پانزدهم، رقابت اشراف فرانسوی با یکدیگر سبب درگرفتن جنگی داخلی شد که تا دهه‌ها بر زندگی و آثار کریستین اثر نهاد.

چنان‌که کریستین خود در کتاب «دگرگونی بخت» (۱۴۰۳) شرح می‌دهد، زندگی وی تا دیرزمانی به سفری فرح‌بخش می‌مانست. در حدود سال ۱۳۷۹، او با اتین دو کاستل، یکی از دبیران و منشیان سلطنتی دربار فرانسه ازدواج کرد. برخلاف اغلب ازدواج‌های قرون وسطی که از قبل ترتیب داده می‌شد، وصلت آن دو پیوندی عاشقانه به حساب می‌آمد. خود او در یکی از سرودهایش (سرودهای دیگر، ۲۶) ازدواج را «چیزی شیرین» ‌خواند و شرح ‌داد که همسرش در شب جشن عروسی‌شان سراپا عشق و مهربانی بوده است. کریستین خیلی زود صاحب سه فرزند شد، دو پسر و یک دختر که طی سال‌های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ به دنیا آمدند؛ اما مشت شوم سرنوشت ناگهان بر کاشانه‌ی وی فرود آمد: در سال ۱۳۸۰، شارل پنجم درگذشت و جانشینش، شارل ششم، نسبت به خانواده‌ی کریستین چندان بخشنده نبود. از همین رو، هم شوهر و هم پدر کریستین بخش اعظم درآمد خود را از دست دادند. توماس دو پیزان در زمانی بین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ بی‌آنکه هیچ ارثیه‌ای از خود به جا بگذارد، از دنیا رفت؛ اما بزرگ‌ترین شوربختی کریستین در سال ۱۳۸۹ فرا رسید: مرگ زودهنگام همسر جوانش از یک بیماری همه‌گیر. بدین‌سان او در ۲۵ سالگی به بیوه‌ای کم‌وبیش تهیدست بدل شد، با مادر، سه فرزند خردسال و برادرزاده‌ای که خود باید یک‌تنه از آنان نگهداری می‌کرد.

به تعبیر خود کریستین در کتاب «دگرگونی بخت»، شرایط دشوار برای وی راهی نگذاشته بود جز آنکه خود مانند یک مرد عمل کند. بدین ترتیب، دست به قلم برد و به جست‌وجوی حامیانی برخاست، تصمیمی خارق‌العاده برای یک زن در آن روزگار. اغلب بیوگانِ‌ آن دوران یا دوباره ازدواج می‌کردند یا ترک دنیا می‌گفتند و راهی صومعه و دِیر می‌شدند، اما کریستین عزم خود را جزم کرده بود که از راه نوشتن، خانواده‌اش را در سایه‌ی حمایت خویش گیرد، آن هم در زمانه‌ای که حتی نویسندگان مرد نیز نمی‌توانستند صرفاً به یاری آثارشان روزگار بگذرانند. بیشتر مردان صاحب‌قلم در دربار یا کلیسا مقام و منصبی داشتند و حقوق ثابتی دریافت می‌کردند؛ اما کریستین نیز، همچون تمام زنان دیگر، نمی‌توانست به کار در چنین مشاغلی امید ببندد. بنابراین تصمیم او مبنی بر بدل شدن به نویسنده‌ای حرفه‌ای را باید تصمیمی نامعمول و جسورانه شمرد.

آموختن عشق جاودان کریستین بود، هرچند که او بارها آموخته‌هایش را مرهون پدر خویش دانسته و خود را ریزه‌چین خوان پدر وصف کرده است. درِ دانشگاه‌ها به روی زنان بسته بود و از همین رو بارِ آموزش دخترِ دانش‌دوست یکسره به دوش پدر افتاد.

کریستین در کتاب «شهر بانوان بی‌پرده» می‌گوید تفاوت در میزان توانمندی‌های عقلانی دختران و پسران نه حاصل نقص عقل اینان و کمال آنان، بلکه نتیجه‌ی مشکلات و موانعی ا‌ست که راه آموزش دختران را سد کرده‌اند. هرچند پدر عطش آموختن وی را سیراب می‌ساخت، مادرش دانش آموختن را برای دختران بیهوده می‌شمرد و از همین‌رو کار آموزش کریستین هرگز تا آنجا که او خود انتظار داشت پیش نرفت. با این همه، وی از آثار برجسته‌ی زمان خویش شناختی شگفت‌انگیز داشت و از مجموعه متون تاریخی و الهیاتی‌ای که در کتابخانه‌های سلطنتی و اشرافی به آن‌ها دست می‌یافت بهره‌های بسیاری می‌برد.

کریستین آفرینش ادبی خود را با نوشتن اشعار عاشقانه آغاز کرد. حامیان او بیش از تمام انواع ادبی دیگر، خریدار این نوع اشعار بودند. مضامین عاشقانه، چنان‌که کریستین خود تصریح کرده است، درونمایه‌ی محبوب وی نبود. با این همه، او در سرودن این اشعار مهارتی کم‌نظیر داشت، خاصه در سخن‌سرایی از زبان مردان و زنان گوناگون و خلق زنجیره‌ای از اشعار عاشقانه، مضمونی که پیش‌تر و در نخستین مجموعه‌ی صدگانه‌ی بالادهای عاشقانه‌ی خود آن را به کار گرفته بود، چنان‌که می‌توان این اشعار را همچون قطعات یک داستان به یکدیگر پیوست. خوانندگان امروزی این اشعار را در زمره‌ی شخصی‌ترین آثار وی می‌دانند.


لیست کتب کریستین دوپیزان


در ستایش ژاندارک
26%
فروش ویژه
شهر زنان شمیز،رقعی،قصیده سرا
5%