1
350,140
پشت میز کافه نشستهای، مشغول خواندن رمان سیلاس فلانری هستی که کاودانیا به تو قرض داده، منتظر لودمیلایی، فکرت به دو انتظار مشغول است: یکی درونی است و مربوط به خواندنت میشود و دیگری لودمیلا است که سر ساعت مقرر حاضر نشده. حواست را جمع خواندن میکنی و سعی بر این داری که زن را به درون کتاب بکشی و منتظری تا از میان صفحات کتاب به ملاقاتت بیاید. اما دیگر نمیتوانی بخوانی، رمان در صفحهای که مقابل چشمانت داری متوقف میشود، انگار فقط ورود لودمیلا است که میتواند حلقههای زنجیر ماجراها را کنار هم ردیف کند. تو را صدا میزنند. نام تو را پیشخدمت کافه از میزی به میزی دیگر صدا میزند. بلند شو، تو را با تلفن میخواهند. لودمیلا است؟ خودش است. -بعداً برایت میگویم. الان نمیتوانم بیایم. -گوش بده، کتاب را گرفتم، نه آن را، نه هیچ کدام از آن دو تا را. یک کتاب جدید. گوش کن… مبادا میخواهی کتاب را از پشت تلفن برایش بخوانی؟ صبر کن ببین او چه میخواهد، بگذار حرفش را بزند: لودمیلا پیشنهاد میکند -تو بیا، بیا خانۀ من. الان خانه نیستم. اما زود به خانه میروم، اگر زودتر از من رسیدی، منتظرم نشو، برو تو، کلید زیر فرش دم در است. سادگی و بیآلایشی زندگی او. کلید زیر دمدری است. اعتماد به مرد آیندهاش. حتماً چیز مهمی برای دزدیده شدن ندارد. به سوی آدرسی که به تو داده میروی. همانطور که گفته بود، خانه نیست. کلید را پیدا میکنی. وارد تاریکی کرکرههای بسته میشوی. اینجا آپارتمان یک دختر تنها است. آپارتمان لودمیلا.
زادۀ پانزدهمین روز اکتبر ۱۹۲۳ در سانتیاگو دلاس وگاس در کوبا، از پدر و مادری گیاهشناس. کالوینو تا ۵ سالگی به همراه پدر و مادر در همان کوبا ماند و سپس با خانواده راهی ایتالیا شد، جایی که این نویسنده بیشتر زندگی خود را تا پایان عمر در آنجا گذراند و زندگیاش متأثر از فراز و فرودهای جامعۀ ایتالیا شد. سال ۱۹۴۳ بود که به نهضت مقاومت ایتالیا در هنگامۀ جنگ جهانی دوم پیوست و پس از آن، به عضویت حزب کمونیست ایتالیا درآمد.
تحصیل در رشتۀ ادبیات در دانشگاه تورین، مقطع مهم دیگر زندگی ایتالو کالوینوست. پایاننامۀ او با موضوع جوزف کنراد، پایاننامۀ پرباری است.
کالوینو در طول دوران نویسندگی خود، در ژانرهای متفاوتی آثار گوناگونی را خلق کرده است، از داستان کوتاه و رمان گرفته تا رسالۀ علمی و مقالات ادبی.
سبک ادبی کالوینو، سبکی ویژه و خاص است بهنوعی که میتوان آن را در کرانۀ پستمدرن یا سوررئال توصیف کرد، سبکی که آنقدر ویژه بود که برای توصیف آن میتوان صفتِ کالوینویی را به کار برد.
سهگانه نیاکان ما شامل کتابهای شوالیۀ ناموجود، ویکنت دونیمشده و بارون درختنشین از شاخصترین آثار اوست.
نوآوری و ابداعات ادبی او بسیار در خور توجهاند بهگونهای که رولان بارت، بورخس و او را مشابه دو خط موازی دانسته است. کالوینو آنقدر به متن مخلوق خود مسلط است که بهدرستی میداند در کجا طنز به کار برد و در کجا ابهام خلق کند.
کاخ سرنوشتهای متقاطع، هرمیت در پاریس، کمدیهای کیهانی، مورچۀ آرژانتینی، یک روز ناظر انتخاباتی و اگر شبی از شبهای زمستان مسافری از جمله دیگر آثار اوست.
زاده سال ۱۳۲۳ در تهران. لیلی گلستان دخترِ ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز بزرگ کشورمان است. لیلی گلستان از همان دوران کودکی به واسطه پدر، پایش به محافل روشنفکری باز شد و با بسیاری از افراد اهل قلم از نزدیک روبرو شد.
رفتن به فرانسه و تحصیل در مدرسه راهبههای دومینیکن، از جمله مراحل مهم زندگی اوست. نوزده سال بیشتر نداشت که یک روز در پاریس اتفاق جالب برایش رخ داد: “پدرم برای کار استودیویش به پاریس آمد و یک روز به من گفت که امروز با چند فرانسوی قرار ناهار دارد و مرا با خودش برد.
وقتی به رستوران رفتیم پدرم آن دو فرانسوی را به من و من را به آن دو معرفی کرد: دخترم لیلی.موسیو ژان لوک گدار و موسیو فرانسوا تروفو! من بهت زده و حیرت زده زبانم بند آمده بود! لمس فرهنگ فرانسوی از نزدیک در عناوینی که گلستان بعدها برای ترجمه برگزید تاثیر مستقیمی داشت.
اگر شبی از شبهای زمستان مسافری، زندگی در پیش رو، مردی با کبوتر، تیتسوی سبز انگشتی، بیگانه و گزارش یک مرگ تعدای از ترجمههای لیلی گلستان هستند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک