جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
292,300
فصل اول
لازم است که خود را بشناسیم
1_ پیشرفت علومی که از موجودات زنده گفتوگو میکنند کندتر از علوم مادی است _ جهل ما نسبت به خود
بین علومی که از موجودات زنده و علومی که از مواد بیجان گفتوگو میکنند اختلاف فاحشی موجود است. فیزیک و هیئت و مکانیک بر مبانی دقیق و روشنی استوار گشتهاند که بیان آنها به زبان ریاضی بهسهولت ممکن است. این علوم به جهان ما جلوه موزونی که در آثار یونان قدیم منعکس است بخشیده و آن را با شبکهای از محاسبات و فرضیههای خود در بر گرفته و در جستوجوی حقیقت توانستهاند از حدود عادی فکر گذشته و در غایت خود به آن معانی که منحصراً به زبان عدد و بهصورت علایم و نشانهها بیان میشوند برسند، درحالیکه علوم زیستی[1] چنین نیستند و کسانی که کیفیات حیات را مطالعه میکنند گویی در میان جنگل سحرانگیزی که درختان بیشمارۀ آن دائماً تغییر شکل و جا میدهند سرگردانند و در برابر انبوه مطالبی که تفسیر آنان ممکن است ولی تعمیم فرمولهای ریاضی درباره آنها میسر نیست خود را خسته و عاجز میبینند. از اشیای دنیای مادی هرچه باشند، ستاره یا اتم، فولاد یا آب، کوه یا ابر، میتوان بعضی خصایص مانند وزن و ابعاد فضایی را انتزاع کرد. این مفاهیم انتزاعی است که عوامل بحث علمی را میسازد نه کیفیات محسوس مشاهده اشیاء، چیزی جز مرحله مقدماتی علم یعنی شکل توصیفی آن نیست. و تنها طبقهبندی کیفیات یا (فنومنها) را در بر میگیرد ولی قوانین طبیعی یعنی نسبتهای ثابت بین کمیتهای متغیر، وقتی که علم انتزاعیتر شد نمودار میشود. از آنجا که علوم فیزیک و شیمی انتزاعی[2] و کمی هستند اینقدر زود و زیاد پیشرفت کردهاند و با آنکه هنوز نمیتوان گفت که ساختمان و ماهیت حقیقی اجسام را به ما شناساندهاند معذلک با کمک آنها میتوان چگونگی کیفیات را پیشگویی و پیشبینی کرد و یا آنها را به میل خود ایجاد نمود، و ما توانستهایم با روشن ساختن راز ساختمان و خواص ماده تسلط خود را بر هر آنچه در سطح زمین است جز «آدمی» محرز سازیم.
علومی که از موجودات زنده بهطور عموم و از فرد آدمی بهخصوص بحث میکنند اینقدر پیشرفت نکرده و هنوز در مرحله توصیفی باقی ماندهاند. حقیقت اینکه «انسان» یک مجموعه پیچیده و مبهم و غیر قابل تفکیکی است که نمیتوان او را به آسانی شناخت و هنوز روشهایی که بتوان او را در «اجزاء» و در «مجموعه» و در عین روابطش با محیط خارج بشناسد در دست نیست، چه برای چنین مطالعهای دخالت تکنیکهای فراوان و علوم مشخصی ضروری است و هر یک از این علوم نیز که یک جنبه و یک جزء از این مجموعه پیچیده را مطالعه میکند نتیجهای خاص بهدست میآورد و تا آنجا که تکامل تکنیکش اجازه میدهد، در این راه به جلو میرود ولی مجموعۀ این مفاهیم انتزاعی از درک واقعیت در مورد آدمی ناتوانست زیرا هنوز نکات پر ارزش و مهمی در تاریکی باقی میماند و کالبدشناسی و شیمی و فیزیولوژی و روانشناسی و علم تربیت و تاریخ و علمالاجتماع و اقتصاد و رشتههای آنان به کنه وجود آدمی نمیرسند. بنابراین انسانی که متخصصین هر رشته از این علوم میشناسند نیز واقعی نیست و بلکه شبحی ساخته و پرداخته تکنیکهای همان علم است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک