جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
کتاب در ماداگان کسی پیر نمی شود اثر فتح الله زاده توسط انتشارات ثالث منتشر شده است.
این کتاب شامل سرگذشت دردناک دکتر صفوی در اردوگاههای استالینی است که فتح الله زاده آنها را نوشته است.
زمانی که وی ، نویسنده کتاب و از دیگر بازماندگان دوران استالینی در اتحاد جاهیر شوروی مهاجر سیاسی بود، اولین بار دکتر صفوی را ملاقات کرد و فهمید که او هم از نادر بازماندگان دوران استالینی است که پس از کشیدن 10 سال زندان و زجر در اردوگاهها توانسته است جان سالم بدر ببرد. کنجکاوی و احساس فتحالله زاده با دکتر صفوی، او را واداشت تا پای صحبت دکتر بنشیند و سرگذشت تلخش را در سینه ثبت کند و پس از فروپاشی شوروی، آنها را از طریق مکالمه تلفنی، مصاحبه، طرح سوالات و مراجعات مکرّر کامل کند.
صفوی از مدتها پیش در میان ایرانیان ساکن شوروی به دلیل گذراندن سالهای سخت و تلخ در اردوگاههای کار اجباری شناخته شده بود و بعد از انتشار کتاب خاطراتش، در ماگادان کسی پیر نمیشود توسط اتابک فتحالله زاده، در میان ایرانیان داخل کشور و کشورهای دیگر هم شناخته شد.
صفوی در میان مردم تاجیکستان هم سالها به عنوان پزشکی خوشنام مورد احترام بود. او که در سال 1305 در ساری ایران متولد شده بود در سال 1391 در تورنتو درگذشت.
217,600
پیش گفتار
کودکی و نوجوانی
زمینه های فعالیت حزب توده در علی آباد یا.....
زندگی در دانشسرای ساری
پرواز به سوی بهشت
عبور از مرز
پذیرایی سوسیالیستی
در زندان کاگ ب
دادگاه
کار اجباری در کوره آجرپزی
بازگشت به زندان کاگ ب
زنده بگور
زندان چارجو
راه جهنم
میدانی ماگادان چگونه جائیست؟
جدایی از دوستان
الگن اوگل
در اعماق معدن زغال سنگ
گورهای بی نشان
کار تعمیرات در خانه
مرگ فرعون
تغذیه از زباله دانی
.
کاهش فشار
سیمچان
آشنایان تازه و کار تازه
نامه ای از ایران
پیشنهاد همکاری
از نامگذاری تا آزادی
در خانه یک هموطن پاک نهاد
داستان سگ زرد
بازگشت از قطب شمال
در میان دوستان
تحصیل پزشکی
تخطی از مقررات
درگیری با حزب
تفریح یکشنبه ها
کار پزشکی در کالخوز کمونیسم
تخصص جراحی
ازدواج
در باکو
تلاش برای خانه بزرگتر
برخی از هموطنان مهاجر
۶
بار دیگر در تلاش خانه و درگیری با قربان بلوچ
دردسر خواندن کیهان
تلاش برای بازگشت به ایران
بازگشت
در خاک میهن
آغوش سرد
تصاویر
خواننده گرامی، کتاب حاضر سرگذشت دردناک دکتر عطا صفوی در اردوگاه های استالینی است که گرچه بیشتر به افسانه شباهت دارد اما دریغا که افسانه نیست. زمانی که در اتحاد شوروی مهاجر سیاسی بودم اولین بار دکتر صفوی را در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان در خانه اکبر شاندرمنی دیدم دانستم که او نیز از نادر بازماندگان دوران استالینی است که پس از کشیدن ده سال زندان و زجر در اردوگاه ها توانسته است جان سالم بدر ببرد. در آن زمان که سایه شوم دستگاه های پلیسی در سراسر سرزمین شوروی گسترده بود توقع نابجایی بود که ایرانیان قدیمی با خواهش من و یا هر کس دیگری به نگارش خاطرات تلخ جانگداز خود از اردوگاه های سیبری بپردازند. آنان در آن جو پلیسی حتی به صحبت شفاهی هم مگر در صورت اعتماد تن نمی دادند. کنجکاوی و احساس همدردی با آنان مرا وا می داشت که پای صحبت شان بنشینم و سرگذشت تلخ آنان را در سینه ثبت کنم. گردش روزگار چنان بود که بخش هایی از روایات آنان در کتاب خانه دائی یوسف بکار آمد. پس از فروپاشی اتحاد شوروی فضای جدیدی به رویم گشوده شد و به مرور زمان در تنگنای احساس مسئولیت اخلاقی قرار گرفتم و وجدانم به من می گفت که باید کاری کرد و سزاوار نیست که تجارب این نادر بازماندگان نیز از بین برود.
محافظان از ما پرسید: آیا بین شما کسانی هستند که مدت زندانی شان کم باشد؟ مدت به کسی گفته میشد که مدت محکومیتش ده سال در واقع زندانی کم . باشد. سپس چند نفر از ما را که زندانی کم داشتیم توی حیاط زندان آوردند. مردی با گاری منتظر ما بود و به دست ما چند بیل و جارو داد که حیاط زندان را تمیز کنیم. دیدم که بیگدلی هم آمده است. او به ۲۵ سال زندان محکوم شده بود و من نفهمیدم چگونه خود را در گروه ما جا کرده بود. همین که به کار م یک . مشغول شدیم. مرتبه متوجه بین بیگدلی و یک مرد روس وس بگو شدم که مگو در گرفته است. مرد روس به بیگدلی ناسزا گفت و بیگدلی هـم بـدون معطلی سیلی محکمی به گوش مرد روس زد. محافظان ما را به سلول برگرداندند و نتوانستیم چند ساعتی در هوای آزاد نفس بکشیم. زبان روسی در زندان و کارخانه و کوچه و بازار زبان دشنام و ناسزا است. بیشتر ناسزاها تحقیر مادر است. من در کوره پزخانه عشق آباد به محض شنیدن ناسزا درگیر میشدم و چون زورم کم بود اغلب کتک میخوردم. سرانجام یکی به من گفت: عطاء این کلمه مات یا در واقع یوب توايو مات eb tvayu mat، یعنی مادرت را... سلام و علیک ملت روس و چاشنی حرفشان است، این را جدی نگیر! خلاصه فهمیدم که این لفظ «مادرت را ... در حکم خسته نباشید ما ایرانیان است اما تا ما بیاییم و عادت کنیم در دسرهای بزرگی برایمان ایجاد شد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک