خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر
خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر

فروش ویژه

کتاب خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر

معرفی کتاب خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر

(5)
کتاب خاطرات یک الاغ، اثر سوفی سگور ، با ترجمه سهیلا صفوی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 135,000 26%

99,900

135,000 26% 99,900

محصولات مرتبط

(2)
29%
فروش ویژه
(3)
26%
فروش ویژه
(2)
26%
فروش ویژه
(2)
25%
فروش ویژه
(6)
26%
فروش ویژه
(2)
1%
(5)
26%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: سوفی سگور ویرایش: -
مترجم: سهیلا صفوی تعداد صفحات: 320
انتشارات: سوره مهر وزن: 250
شابک: 9781045067357 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار -

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

(داستانهای فرانسه،قرن19م)

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

انسان‌ها توجهی ندارند که خرها نیز می‌فهمند، شاید شما نیز به این موضوع توجهی نداشته باشید. ماجرا از آن‌جا شروع می‌شود که در تمام روزهای سه‌شنبه در شهر لگل، بازار روز برپا می‌شد و سبزی‌ها، لبنیات، تخم مرغ، میوه و چیزهای دیگر در آن‌جا به فروش می‌رفت.

کلاً سه‌شنبه‌ها، برای همنوعان من روز عذاب است، برای من هم قبل از اینکه توسط مادربزرگ شما خریداری شوم، همان‌طور بود. متعلق به زنی کشاورز ظالم بودم، روزهای سه‌شنبه او آخرین تخم‌هایی را که مرغانش گذاشته بودند و تمامی کره و پنیرهایی که از شیر گاوهایش تهیه کرده بود و نیز همه‌ی سبزی‌ها و میوه‌هایی را که در طی به ثمر رسیده بودند، در سبدهایی چیده بر پشت من قرار می‌داد و هنگامی که کاملاً بار می‌شدم و به‌زور می‌توانستم خودم را بکشم، سعی می‌کرد خود را نیز بر پشت من و روی سبدها جا دهد، سپس با سیخ زدن تا رسیدن به بازار لگل که در گوشه‌یی از مزرعه‌اش واقع شده بود، مرا مجبور به تاخت می‌کرد.

اغلب از جا در می‌رفتم، ولی جرأت نداشتم که عکس‌العملی از خود نشان دهم. می‌ترسیدم که ضربات چوب گره‌دار نثارم شود. بنابراین هر دفعه که برای بازار تدارک می‌دیدند، آه می‌کشیدم، ناله می‌کردم و گاه حتی برای متأثر کردن صاحبم شروع به عرعر می‌کردم.

صاحبم به دنبالم می‌آمد و می‌گفت:

-برویم تنبل گنده، خفه شو، گوش ما را با صدای زشتت کر نکن، با عرعر، عرعر خیال می‌کنی موزیک قشنگی برای ما می‌زنی؟! ژول، پسرم، این بیکاره را بیار تا مادرت بارش را بر پشت آن بگذارد. ماریت، دخترم یک صدای بگذار.

ماریت دخترم یک صندلی بگذار که مادرت بتواند سوار شود.

خیلی خب برویم، این خر تنبل را راه بینداز. بیا این هم چماق که او را خوب بزنی. در طول راه چماق زدن بر پشت، گردن و پاهایم قطع نمی‌شد. تقریباً تاخت می‌کردم و تند می‌رفتم، ولی زن زارع مرتب مرا می‌زد.

این همه بی‌عدالتی و بی‌رحمی سزاوار من نبود، سعی می‌کردم که لگد بزنم و صاحبم را بر زمین بزنم، ولی به قدری بارم سنگین بود که قادر نبودم. سرانجام پس از تلاش بسیار موفق شدم بارها را سرنگون کنم که به دنبال آن فریاد صاحبم بلند شد که می‌گفت: ای خر بدجنس، ای حیوان احمق و لجوج با چماق به خدمتت خواهم رسید! و حقیقتاً چنان بر من کوبید که به زحمت توانستم خود را به شهر برسانم، پس از ورود به شهر سبدها را از پشت فرسوده و زخمی‌ام برداشتند و به زمین گذاشتند و صاحبم مرا به میخ طویله بست تا برود صبحانه بخورد، در غیاب او وقت را مغتنم شمرده به سبد سبزها نزدیک شدم و کمی گلو تازه کردم و شکمم را با کاهوها و کلم‌هایی که در سبد بود، سیر کردم. در تمام عمرم هرگز این‌قدر خوب نخورده بودم، تا رسیدن صاحبم آخرین برگ‌های کلم‌ها و کاهوها را نیز تمام کردم. او با دیدن سبد خالی، فریادی کشید.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

سوفی سگور

سوفی سگور

سوفی روستوپچین، ملقب به کنتس دوسگور و با نامِ زاده‌شده‌ی سوفیا فئودورونا روستوپچینا، متولد ۱ آگوست سال ۱۷۹۹، در سنت‌پترزبورگ است. او نویسنده‌ای فرانسوی‌تبار و روسی‌الاصل بود که امروزه بیشتر با رمان‌های «تلخ‌کامی‌های سوفی» و «خاطرات یک خر»، که برای کودکان نوشته شده است، شناخته می‌شود.

پدرش کنت فئودور روستوپچین، سپهبد و بعداً وزیر امور خارجه‌ی روسیه بود. در سال ۱۸۱۲، و در جریان تهاجم تحت فرمان ناپلئون اول فرانسه، او فرماندار مسکو بود.

در سال ۱۸۱۴، خانواده روستوپچین، امپراتوری روسیه را به قصد تبعید ترک کردند، ابتدا به دوک‌نشین ورشو، سپس به کنفدراسیون آلمان و شبه جزیره ایتالیا و سرانجام در سال ۱۸۱۷، به فرانسه تحت بازسازی بوربن رفتند. در فرانسه، پدر یک سالن تأسیس کرد و همسر و دخترش از ارتدکس روسی به آیین کاتولیک رومی روی آوردند.

در سالن پدرش بود که سوفی روستوپچین با یوژن هنری ریموند (کنت سیگور) آشنا شد و در ۱۴ ژوئیه ۱۸۱۹، با او ازدواج کرد. این ازدواج تا حد زیادی یک ازدواج ناخوشایند بود: شوهرش متزلزل و فقیر بود و این مسئله کاستی‌های بسیاری بر سر راه آنان قرار داد.

کنتس دوسگور بعدها به ادبیات پناه برد و این امر شاید گریزگاه و راه نجات خجسته‌ای برای او بود.


مترجم

مختصری درباره مترجم

سهیلا صفوی

در حال حاضر مطلبی درباره سهیلا صفوی مترجم کتاب خاطرات یک الاغ نشر سوره مهر در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

سهیلا صفوی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید