جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
88,800
اتاقی نزد کولیها کولیها دسته جمعی آهنگ «کاناولا» را می خوانند. فدیا، بدون کت دمرو روی نیمکتی دراز کشیده است. آفرموف، مقابل خواننده ها رو به پشتی صندلی نشسته و پاهایش را دور آن حلقه کرده است. افسر کنار میزی ایستاده است که شامپاین و گیلاسها را روی آن چیده اند. موسیقیدان هم همان جا مشغول نت برداری از آهنگهای کولیهاست. ]
آفرموف فدیا ! خوابی؟
فدیا بلند میشود حرف نزنید اینجا دشت است، قرن دهم است. این آزادی نیست رهایی از زمین و زمان است. حالا شامگاه نیست را بخوانید.
مرد کولی نمی شود فیودور واسیلیویچ بگذارید الآن ماشا تنها بخواند.
فدیا خوب باشد. ولی بعد شامگاه نیست». دوباره دراز میکشد
افسر: «ساعت تقدیر» قبول است؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک