در این کتاب توضیح داده می شود که منظور روانکاوان از سوپراگو چیست و چرا این مفهوم مهم و کاربردی است. برای آنکه نویسنده جایگاه سوپراگو را در نظریه روانکاوی نشان دهد ابتدا درباره ۲ الگو از چگونگی کارکرد ذهن نزد فروید بحث می کند. سپس به این سوال ها می پردازد؛ آیا وجود سوپراگو ضروری است؟ حتما باید سوپراگو داشته باشیم؟ آیا بدون آن حالمان بهتر نخواهد بود؟ پاسخ به این پرسش ها به طور خلاصه شرحی است در خصوص آنچه ظاهرا سوپراگو می گوید کدام کار را انجام دهیم و کدام را نه؛ و این که چگونه به بیرون فراکنی می شود، طوری که احساس می کنیم دیگران ما را سرزنش و قضاوت می کنند. یا ما چگونه آن را به دیگران نسبت می دهیم تا با قضاوت کردن افراد از خشونت سوپراگو در امان باشیم.
به علاوه نویسنده این پرسش را مطرح می کند که؛ نشانه های سوپراگو چیست؟ همچنین نویسنده به ریشه های سوپراگو می پردازد، یعنی رخدادهای دوران کودکی که در همه ما یک عامل درونی داور و خرده گیرد بر جای می گذارد و آنگاه به بررسی دیدگاه های مختلفی که امروزه روانکاوان درباره این ریشه ها دارند، می پردازد.
از جمله عناوینی که کتاب به آن می پردازد چنین است؛ «جایگاه سوپراگو در نظریه روانکاوی»: سوپراگو بخشی از دومین و آخرین نظریه فروید درباره چگونگی عملکرد ذهن است. نظریه اول فروید مدلی توپوگرافیک بود که ذهن در آن به ۲ بخش تقسیم می شد: اول بخش آگاه. دوم بخش ناآگاه. که بزرگتر از بخش اول بود در الگوی توپوگرافیک بین ضمیر آگاه و ناآگاه تعارض وجود دارد.
عنوان بعدی کتاب حاضر «اگر سوپراگو حس و حالتان را خراب می کند پس به چه درد می خورد، کجا به دنبال سوپراگو بگردید در درون و کاملا آگاهانه» است. در این بخش نویسنده چند چالش بیان می کند و به پاسخ به آن سوالات می پردازد مثلا چرا بیشتر مردم مطابق قانون عمل می کنند؟ غالب افراد سراغ مفهوم وجدان می روند تا پاسخ سوال های مطرح شده را بیابند مثلا اگر قوانین را بشکنیم وجدان معذبی خواهیم داشت.
«کجا به دنبال سوپراگو باشید» «درون خودتان اما نه چندان آگاهانه» عنوان بخش بعدی کتاب است که نویسنده در آن بیان می دارد که بهترین جا برای یافتن سوپراگو ذهن است.
نویسنده در عنوان بعدی با نام «سوپراگوی درونی بسیار خشن» به تحلیل و تفسیر ویژگی های سوپراگوی خشن و مهربان می پردازد که سوپراگوی خشن تنبیه می کند و سوپراگو مهربان مانند پدر و مادر است.
عنوان بعدی کتاب به مفهوم «سوپراگو جای آن بیرون و در شخص دیگری است» اختصاص یافته است. گاهی اوقات که سوپراگو بسیار خشن است – هنگامی که هولناکی حس گناه خارج از حد تحمل است- مردم آن را به جای بیرون از خودشان یعنی به شخص دیگری نسبت می دهند یا فراافکنی می کنند.
«سوپراگو درون شماست اما آن بیرون معطوف به شخص دیگری است» عنوان دیگر از کتاب حاضر است که در آن اشاره می شود، راه مرسوم کنار آمدن با یک سوپر اگوی خشن این است که شخص به جای آن که اجازه دهد، سوپراگو آزارش دهد، آن را روانه اشخاص دیگر زندگیش می کند تا آنان را بیازارد.
قسمت بعدی کتاب با عنوان «مفهوم سوپراگو از منظر روانکاوی» تحریر شده است. فروید بیان می دارد، ما وجدان خویش را وامدار تجربه ای هستیم که از ابعاد آمرانه، قضاوت کننده، خرده گیر و تنبیه کننده والدین به ویژه پدرمان کسب کرده ایم این قضاوت ها در ایام کودکی به درون ما رخنه کرده و یک مرجع درونی پدید می آورند که همان سوپراگوی ماست.
در عنوان بعدی به «نحوه تشکیل سوپراگو» پرداخته شده است. به ویژگی های فرد افسرده پرداخته می شود.
در عنوان بعدی کتاب حاضر «سوپراگو و اقده ادیپ» برجسته می شود. در واقع فروید معتقد بود سوپراگو در سن و سال بین سه تا پنج سالگی شکل می گیرد. او تشکیل سوپراگو را به روابط هیجانی و غنی پیچیده ای که در خانواده وجود دارد و عقده ادیپ به عنوان واقعه مرکزی در رشد هیجانی کودک، مربوط می داند.
نویسنده عنوان بعدی را به «تحولات تازه در روانکاوی» اختصاص می دهد. روانکاوان در مورد اهمیت بنیادی عقده ادیپ در رشد ذهنی و نقش مهمی که در تشکیل سوپراگو دارد، اتفاق نظر دارند اما برخی از آنان تاریخ شروع این ۲ را از آنچه فروید می پنداشت، متقدم تر می دانند و در آخر هم نویسنده با این گفته که سوپراگو جزء لاینفک زندگی است و هر کدام از ما با یک سوپراگو زندگی می کنیم، کتاب را به پایان می رساند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک