بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • قیمت قبل
  • فروش ویژه

کتاب دخترعموی من راشل نشر جمهوری

معرفی کتاب دخترعموی من راشل نشر جمهوری

3.9 (2)
کتاب دخترعموی من راشل (ادبیات بیگانه)، اثر دافنه دوموریه ، با ترجمه مینا صفار ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات جمهوری ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمتِ جدید در بازار: 200,000
قیمت ایده بوک: 150,000 7%

140,000

محصولات بیشتر
دخترعموی من راشل نشر جمهوری

مشخصات محصول

نویسنده: دافنه دوموریه
ویرایش: -
مترجم: مینا صفار
تعداد صفحات: 480
انتشارات: جمهوری
وزن: 419
شابک: 9786004680394
تیراژ: -
سال انتشار: 1399
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

معرفی محصول

(داستان های انگلیسی،قرن 20م)

چکیده

معرفی مختصر کتاب داستان، شور و حکایت عشق پسری است 25 ساله که عاشق زنی 35 ساله می‌گردد. زندگی «فیلیپ»، زندگی عجیبی است. در کودکی پدر و مادر خود را از دست می‌دهد و تحت سرپرستی پسرعموی خود «آمبروز» پرورش و تربیت می‌يابد. شیوه تربیت آمبروز، شیوه عجیبی است. او دایه‌ي فیلیپ را که در کودکی، فیلیپِ کوچک را زده، به دلیل زدن، اخراج می‌کند و خود سرپرستی طفل را برعهده می‌گیرد. برای تولد 11 سالگی فیلیپ، سگی را در ظرف غذاخوری نقره، به او هدیه می‌دهد و برای آنکه شهامت و مقاومت فیلیپ را بیازماید، او را برای دیدن جسد مردی که به جُرم کشتن همسرش، دارش زده‌اند، می‌برد. آمبروز، نسبت به زنان دید مثبتی ندارد و معتقد است موجب دردسر و ناراحتی می‌گردند. زمانی که فیلیپ 24 ساله می‌گردد، آمبروز به دلیل بیماری روماتیسم، به توصیه پزشکان، زمستان‌ها را به کشورهای گرم و خشک می‌رود؛ زیرا انگلستان که محل زندگی آن‌هاست بسیار مرطوب می‌باشد. در یکی از این مسافرت‌ها، با دخترعمویشان «راشل» آشنا می‌گردد و کم‌کم، دلباخته او می‌شود و با او ازدواج می‌کند. همه منتظر آمدن راشل و آمبروز به انگلستان هستند، اما طی نامه‌ای آمبروز به فیلیپ می‌نویسد که نمی‌تواند به کشور بازگردد؛ زیرا راشل کارهایی دارد که باید به انجام برساند. پس از آن... .

گوشه ای از کتاب

صدای آهسته‌ای که به‌سختی شنیده می‌شد، به من اجازه‌ی ورود داد. با اینکه شب شده بود و شمع‌ها روشن بود، اما پرده‌های اتاق کشیده نشده بود راشل مقابل پنجره نشسته، به باغ خیره شده بود.

من سیمایش را نمی‌دیدم؛ چون پشتش به من بود و دستانش را روی زانوانش گذاشته بود. بدون تردید او تصور می‌کرد که یکی از پیشخدمت‌ها در زده، چون هنگام ورود من از جایش تکان نخورد.

دون سگ پیر، پوزه‌اش را روی پنجه‌هایش گذاشته بود و در مقابل آتش چرت می‌زد. دو سگ جوان دو طرف او بودند. هیچ‌چیز در اتاق تغییر نکرده بود. نه کشوها باز بودند، نه لباسی روی صندلی افتاده بود و نه بی‌نظمی ناشی از ورود یک مسافر در اتاق دیده می‌شد. گفتم:

-شب به‌خیر!

طنین ممتد و غیرعادی صدای من در اتاق کوچک پیچید. راشل رو برگرداند، به‌سرعت از جا بلند شد و به طرف من آمد. این کار را به‌حدی سریع انجام داد که نتوانستم آن همه چهره را که در مدت ۱۸ ماه گذشته در ذهن خود از او ترسیم کرده بودم، با قیافه اصلی او تطبیق بدهم.

زنی که تصویر تخیلی سیمایش شب و روز در فکر من متجلی می‌شد و تمام عصر اندیشه‌های مرا اشغال کرده بود، حالا در برابرم وجود می‌یافت.

اولین احساس من در مقابل او این بود که از ریزنقشی او یکه خوردم و حتی به حیرت افتادم. قدش به شانه من هم نمی‌رسید. او نه قد و بالا و نه درشتی اندام لوئیز را داشت. لباسی مشکی به تن کرده بود که صورتش را پریده‌رنگ می‌نمود. دور یخه و مچ آستین‌های پیراهنش توردوزی شده بود. موهایش قهوه‌ای بود و فرقی وسط سر باز کرده بود که در پشت سرش به گیسوی بافته‌ای خم می‌شد. خطوط صورتش ظریف و منظم بود و تنها عضو درشت صورتش چشمانش بود که وقتی مرا دید با برقی از آشنائی گشاد شد. مثل یک آهوی ماده نگاهی رمیده داشت. بعد حالت نگاهش تغییر کرد: برق آشنایی در نگاهش جای خود را به بهت و حیرت داد و سپس نقشی از درد و رنج و حتی تشویش و بیم جایگزین حیرتش شد. صورتش سرخ شد و باز سپید گشت. فکر می‌کنم بهمان اندازه که من از دیدن او یکه خوردم او هم از دیدار من مبهوت شد. مشکل می‌شد گفت که کدامیک از ما عصبی‌تر و ناراحت‌تریم.

چشم از او برداشتم و به پایین خیره شدم. اما او همچنان مرا می‌نگریست. پیش از اینکه یکی از ما حرفی بزنیم هر دو ساکت بودیم و بعد ناگاه درست در یک لحظه با هم شروع به حرف زدن کردیم.

نویسنده

دافنه دوموریه

دافنه دوموریه

دافنه دوموریه روز ۱۳ مه ۱۹۰۷ در لندن به دنیا آمد. وی دومین دختر سر جرالد دوموریه و نوه جورج لوئیز دوموریه بود. دوموریه تحصیلات خود را در انگلستان گذرانید و برای ادامه آن عازم پاریس شد. از این زمان بود که با مروری بر کارهای پدر و پدربزرگش و به‌خصوص بر اثر کششی که به رمان داشت، اقدام به نگارش کرد.

به سال ۱۹۳۱ در پاریس، اولین داستان کوتاهش «به نام روح دوست داشتنی» منتشر شد. سپس در سال ۱۹۳۲ با سر فردریک ام. برآونینگ ازدواج کرد. شوهرش از امرای نیروی هوائی انگلستان و فرمانده گارد محافظ کاخ سلطنتی و آجودان ویژه دوک ادینبورگ بود. فردریک برآونینگ یکی از مشوقین خانم دافنه دوموریه در کارهای ادبی بود. از این ازدواج دو دختر و یک پسر تولد یافتند.

از زمان ازدواج به بعد، کارهای خانم دوموریه شکل تازه‌ای یافت. این تغییر و تحول را می‌توان از کتاب «مهمانخانه جامائیکا»ی او و دیگر آثارش مشاهده کرد. کتاب تصویری از سرگذشت و زندگینامه کامل پدرش است که طرح متفاوتی در میان کارهای اوست. اما «مهمانخانه جامائیکا» پیرامون کارهای قاچاقچیان سواحل کورنیش است که در ردیف آثار متوسط این نویسنده قرار دارد.

کتاب دوموریه‌ها که به سال ۱۹۳۷ از وی انتشار یافت، در حقیقت شجره‌نامه خانوادگی اوست که در قالب و شکل داستان طراحی و نگارش یافته است.

این نویسنده‌ی انگلیسی بیشتر به خاطر نگارش کتاب‌های ربه‌کا و دخترعموی من راشل به شهرت و اعتبار رسید و نامش در ادبیات جهان ابدی شد.

ربه‌کا به سال ۱۹۳۸ از وی انتشار یافت و یکسال بعد این کتاب با چنان استقبالی مواجه شد که از روی آن فیلمی تهیه گردید که آن فیلم هم از پرفروش‌ترین فیلم‌ها بود.

۱۴ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۵۲، کتاب «دختر عموی من، راشل» از وی انتشار یافت که این کتاب هم با همان استقبال پیشین مواجه شد و جزء پرفروش‌ترین کتاب‌ها شد.

این دو کتاب باعث شد تا منتقدان ادبی جهان -به‌خصوص انگلیس- وی را هم‌ردیف شارلوت برونته و جین اوستین به شمار آورند.

دافنه دوموریه به‌حدی کارهای متفاوت از خود برجای نهاده که نمی‌توان نام خاصی بر مکتب کار او گذاشت. گاه در قالب رئالیسم داستان‌پردازی می‌کند و زمانی زندگینامه‌نویسی را با آب و رنگ رمانتیک و خیال‌پردازانه می‌آمیزد و بعد ربه‌کا را ارائه می‌دهد که سرشار از لطافت‌های فکر زنانه در قالب خیالات خوش گذشته است و متفاوت با آثار گذشته اوست.

مترجم

مینا صفار

در حال حاضر مطلبی درباره مینا صفار مترجم کتاب دخترعموی من راشل نشر جمهوری در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مینا صفار

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید