بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب داستان های یه قل دو قل 1

معرفی کتاب داستان های یه قل دو قل 1

4.3 (5)
کتاب داستان های یه قل دو قل 1، اثر طاهره ایبد ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1403 توسط انتشارات به نشر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 145,000 25%

108,750

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر

فهرست

فهرست :


ماجرای بند ناف .


زبان نی نی گونه


اتاق شکم بابایی


پرستاری که گنده بود.


حسودی دوقلوها.


نی نی آب لمبو .


وروجک ها .


موش چه جور آدمی است؟


مامانی بد.


شیر بابایی


آدم بزرگی که جیغ می زد.


در دسر نی نی ها .


مامانی قلابی


آواز مامانی بزرگ


بیچاره نی نی ها


مزه خارخاری


کاش آدم بزرگ ها نی نی شوند


خارش دندان نی نیها


آب بازی نی نی ها .


نی نی خارخاری

مشخصات محصول

نویسنده: طاهره ایبد
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 176
انتشارات: به نشر
وزن: 355
شابک: 9789640213438
تیراژ: -
اندازه(قطع): رقعی
سال انتشار: 1403
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(گروه سنی:ب(7تا9سال)،تصویرگر:محمدحسین صلواتیان)

چکیده

معرفی مختصر کتاب در جلد اول سری«داستان های یه قل دو قل»، برای کودکان گروه سنی ب چندین قصه ی کوتاه به همراه طرح های سیاه و سفید نگارش یافته است. شخصیت اصلی این داستان ها دو قلوهایی به نام«محمدحسین» و«محمدمهدی» هستند؛ که از بدو تولد تا زمان مدرسه رفتن و در نهایت ازدواج آنها، ماجراهای جذابی را رقم می زنند. اینک بخشی از نخستین داستان درج می شود: «ما دوقلو بودیم، و توی شکم مامانی یک اتاق کوچلو داشتیم. یک روز آن قل دیگرم می خواست پاهایش را دراز کند اما نمی شد. من پاهای او را هل دادم تا جایم کمی باز شود. او هم مرا هل داد و همین جوری کتک کاری کردیم، تا این که بالاخره جیغ و فریاد مامانی بلند شد».

گوشه ای از کتاب

یک روز مامانی که خیلی کار داشت و ما اذیتش میکردیم ما را از توی تخت در آورد و برد یک جایی برد توی آن اتاق بزرگه که آدم بزرگها تویش می نشستند؛ ولی دیگر آدم بزرگها تویش نبودند. مامانی تشک انداخت و من و محمد حسین را خواباند رویش. بعد گفت: «بچه های خوبی باشید و سر و صدا نکنید تا من به کارهام برسم.» بعد مامانی رفت سر یک چیزی من و محمد حسین دوست نداشتیم مامانی برود. محمد حسین گفت: محمد مهدی بیا گریه کنیم تا مامانی مجبور بشه بمونه .»


گفتم: «باشه!» 
تا آمدیم گریه کنیم یکدفعه مامانی رفت سر یک چیزی که مثل تختمان بود، نه نبود یک جورهایی مثل آن بود و یک جورهایی هم نبود، سیاه بود، کوچک تر هم بود مامانی که از جلویش رفت کنار یک نور زیاد از تویش آمد بیرون مثل همان موقع که از توی شکم مامانی آمدیم بیرون. یکدفعه همه جا روشن شد. ما تندی چشم هایمان را بستیم و بعد باز کردیم بعد باز دوباره من و محمد حسین چشممان را بستیم. از توی آن چیز سر و صدا هم می آمد. مامانی رفت بیرون. من و محمد حسین می ترسیدیم چشممان را باز کنیم محمد حسین گفت: «محمد مهدی چشمت بسته است؟»


گفتم: «آره، تو چی؟»


گفت : «من هم .»


از توی آن خیلی صداهای عجیب و غریب و جیغ و داد می آمد. من دلم میخواست ببینم صدای چیه؟ یواشکی که آن چیز نفهمد، یک کم لای چشمم را باز کردم. محمد حسین گفت: این چیزه که بیشتر از ما سروصدا میکنه مامانی به ما میگه سروصدا نکنین.»

نویسنده

طاهره ایبد

طاهره ایبد

در حال حاضر مطلبی درباره طاهره ایبد نویسنده داستان های یه قل دو قل 1 در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

ویدیوهای محصول

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید