جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
102,000
سرانجام همانگونه که جدیدترین تحولات در فیزیولوژی اعصاب و علوم شناختی نشان میدهند هر چند این ایده ها در آثار پیرس و پیاژه نیز مطرح شده بودند، فرایندهای نشانگی حتی در ادراک نیز دخیل هستند.
با توجه به آنچه گفته شد تصور میکنم این پدیده ها می توانند در جدول شیوه های تولید نشانه گنجانده شوند زیرا که آنها در مقام نفی فرایندهای نشانگی ما قرار ندارند بلکه برعکس تأیید میکنند که فرایندهای مزبور عملیاتی پیچیده هستند و قرائت ساده نشانه های از پیش ساخته شده نمیباشند.
در عوض، امروز من این گفته را که توانایی ما برای بازشناسی یک موضوع به عنوان مورد یا وقوع یک نوع عام یکی از اصول موضوعه نشانه شناسی است تصحیح میکنم. اگر نشانگی در فرایندهای ادراکی نیز وجود داشته باشد، توانایی من برای در نظر گرفتن برگ کاغذی که بر روی آن مینویسم به عنوان همانند سایر برگ های کاغذ و یا برای بازشناسی کلمه ای که به عنوان بدل یک نوع واژگانی ادا شده و یا حتی شناسایی ژان دوپونی که امروز او را دیده ام به عنوان همان ژان دوپونی که یک سال پیش می شناختم فرایندهایی هستند که نشانگی در آنها در سطحی ابتدایی دخالت دارد پس امکان بازشناسی رابطه بین مورد و نوع را نمی توان یک اصل موضوعه در نظر گرفت مگر در چارچوب گفتمان جاری در مورد تولید نشانه در همان مفهومی که برای توصیف نحوه استفاده از یک ابزار ناوبری برای اندازه گیری عرض جغرافیایی این که زمین به دور خورشید میگردد، امری مفروض به حساب می آید . در حالی که این اصل موضوعه در چارچوب گفتمان نجوم بار دیگر به یک فرضیه علمی تبدیل میشود که قابل اثبات و یا ابطال است.
امروزه بررسی نقطه تلاقی میان نشانگی و ادراک مستلزم گفتمانی باز است که مرزهای آن را روان شناسی شناختی عصب شناسی هوش مصنوعی و حتی - همانگونه که ژان پتیتو در کتاب خود تحت عنوان ریخت - پیدایش حواس یادآور
نشانه شناسی به مطالعه نشانه ها و چگونگی کار کرد آنها می پردازد و می توان از آن تحت عنوان دکترین نشانه ها یاد کرد. در طول تاریخ مطالعات نشانه شناختی، به پدیده نشانه از دیدگاه های گوناگون نگریسته شده است. فردینان دو سوسور که از او به عنوان پدر زبان شناسی نوین یاد می شود، به مطالعه زندگی و حیات نشانه ها در بطن زندگی اجتماعی می پردازد و در پروژه خود که تحت عنوان "Semiology مطرح شده است. بر سرشت اختیاری نشانه تأکید می کنند. نشانه که موضوعی فیزیکی و معنادار است از ترکیب دال و مدلول شکل می گیرد. بین این دو رابطه ای طبیعی و یا ضروری برقرار نیست بلکه رابطه میان آنها از طریق قرارداد، قاعده و یا توافقی برقرار میشود که مورد پذیرش جامعه است. از منظر موسور، کلید فهم نشانه ها توجه به رابطه ساختاری آنها با نشانه های دیگر بود. به طور کلی، سوسور توجه خود را بیشتر به خود نشانه معطوف کرده است و توجه چندانی به دلالت آن به واقعیت های بیرونی نشان نمی دهد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک