1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب زوبین بیابان از شیاطین 2

معرفی کتاب زوبین بیابان از شیاطین 2

3.9 (6)
کتاب شیاطین 2 (زوبین بیابان)، اثر پیتر وی.برت ، با ترجمه فاطمه سعیدی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1399 توسط انتشارات تندیس ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 500 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

محصولات بیشتر
زوبین بیابان از شیاطین 2

مشخصات محصول

نویسنده: پیتر وی.برت
ویرایش: -
مترجم: فاطمه سعیدی
تعداد صفحات: 871
انتشارات: تندیس
وزن: 920
شابک: 9786001826559
تیراژ: 500
سال انتشار: 1399
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(داستان های نوجوانان آمریکایی،قرن 21م)

چکیده

معرفی مختصر کتاب آهمن جاردیر، کسی که قبایل بیابان را به ارتشی شیطان کش بدل کرده است، پس از صدها سال بیابان را پشت سر می‌گذارد. او خودش را شارداماکا، منجی، نامیده است و اسلحه‌های کهنی که با خود حمل می‌کند، یک نیزه و تاج، ادعای او را سندیت می‌بخشد.

پیشگفتار

شب پیش از ماه نو بود تاریک ترین ساعات و زمانی که حتی همان هلال باریک نقره ای هم غروب کرده بود در سیاهی مطلق زیر شاخ و برگ در هم تنیده ی درختان موجودی اهریمنی از دوزخ برخاست مه سیاه متراکم شد و آهسته به شکل دو شیطان غول پیکری در آمد که پوست قهوه ایشان مانند پوسته ی درخت سخت و گره دار بود قدشان به حدود سه متر می رسید و در حالی که هوا را بو میکشیدند چنگالهای تیز خود را در زمین یخ زده و پوشیده از خاروخاشاک و میوه های کاج کف جنگل فرومی کردند. همان طوری که چشم های سیاهشان اطراف را نگاه میکرد صدای غرش خفیفی از گلویشان به گوش می رسید.


اندکی بعد رضایتمندانه از یکدیگر جدا شدند روی پاهایشان نشستند، بدن خود را منقبض کرده و آماده ی حمله شدند پشت سر آنها تاریکی عمیق تر شد، پلیدی بستر جنگل را سیاه تر کرد و دو موجود غیر زمینی دیگر نیز جسم یافتند. این دو لاغر و باریک بودند قد آنها به زحمت به یک مترونیم میرسید و پوستی به رنگ قهوه ای سوخته داشتند که نرمی آن شباهتی به زره گره خوده ی برادران بزرگ ترشان نداشت در انتهای انگشتان ظریف دستها و پاهایشان

گوشه ای از کتاب

پسران جوان را برای هانوپش و دختران زیبا را به عنوان جیواشروم برای


حرمسرای بزرگ به شهر می آوردند. روستایی که از آن گذشتند دیواری نداشت و فقط مجموعه ای از قطعه سنگهایی شنی دور شهر چیده شده بود که روی آنها حرزهای باستانی حک شده بود. همان طور که می رفتند جار دیر چیزی را که در ذهنش بود با صدای بلند به


زبان آورد: «اینجا دیگه کجاست؟»


ابان گفت: بهش میگن روستای سنگ شنی بیشتر از سیصد خفیت اینجا


زندگی میکنن بهشون میگن سگهای گودال


جاردیر پرسید: «سگهای گودال؟»


ابان به گودال بزرگی در زمین اشاره کرد که یکی از چند گودال در روستا بود و در آن زنان و مردان در کنار هم سخت کار میکردند و با بیل چهارشاخ و اره سنگ شنی استخراج میکردند آنها چهارشانه و عضلانی بودند و با خفیت هایی که جاردیر در شهر دیده بود فرق داشتند بچه ها هم کنار آنها کار می گردند، آنها گاری ها را پر میکردند و شترهایی که سنگها را حمل می کردند از گودال به بیرون هدایت میکردند همه لباسهایی قهوه ای پوشیده بودند. مردها و بچه ها پیراهن و کلاه یک شکل و زنها و دخترها لباسهایی قهوه ای به تن داشتند که جای کمی برای تخیل باقی میگذاشت چون صورتها دستها و بازوانشان اکثراً لخت بود جاردیر گفت اینا» مردمی قوی هستن با چه قانونی این مردها خفیت شدن؟ همه شون ترسو هستن؟ پسرها و دخترها چی؟ چرا برای ازدواج یا هانوپش نمی برنشون؟»


ابان گفت: «شاید اجداد اونا به خاطر ضعفی که داشتن خفیت شده باشن


دوست من اما این مردم از بدو تولد خفیت بودن


جار دیر گفت: متوجه نمیشم هیچ کس از بدو تولد خفیت نیست.


پشت جلد

خورشید بشریت رو به افول است. اکنون شب متعلق به شیاطین سیری ناپذیری است که پنجه به سوی جمعیت رو به نقصان انسانها دراز کرده و برای آنان چاره ای جز پناه گرفتن پشت طلسم های نیمه از یاد رفته باقی نگذاشته اند. افسانه ها سخن از یک منجی به میان آورده اند فرمانده ای که زمانی تمام انسانها را در ارتشی واحد گردآورد و بر شیاطین غلبه کرد. اما آیا بازگشت منجی فقط یک افسانه ی دیگر است؟ شاید نه أهمن جاردیر کسی که قبایل بیابان را به ارتشی شیطان کش بدل کرده است پس از صدها سال بیابان را پشت سر می گذارد. او خودش را شارد اماکا ،منجی نامیده است و اسلحه های کهنی که با خود حمل میکند یک نیزه و تاج ادعای او را سندیت میبخشند. اما شمالی ها منجی خود را دارند مرد محروز شخصیتی سرد و شوم.


زمانی شارد اما کا و مرد محروز برادر هم بودند و حال دشمنان قسم خورده ی یکدیگرند. اما اکنون که پیمانهای گذشته آزموده و اتحادهای نو بسته میشوند کسی نمیداند شیاطین جدیدی از دوزخ سر برآورده اند که هوشمندتر و مرگبارتر از گونه های قبل از خود در کمین آنها نشسته اند.

نویسنده

پیتر وی.برت

پیتر وی.برت

در حال حاضر مطلبی درباره پیتر وی.برت نویسنده زوبین بیابان از شیاطین 2 در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

فاطمه سعیدی

در حال حاضر مطلبی درباره فاطمه سعیدی مترجم کتاب زوبین بیابان از شیاطین 2 در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

فاطمه سعیدی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید