کتاب ناگهان کرونا را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب ناگهان کرونا
معرفی کتاب ناگهان کرونا
3.6 (2)
کتاب
ناگهان کرونا (طنز تلخ و شیرین)،
اثر
فرشاد قوشچی
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1399
توسط انتشارات
مروارید
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در قطع و اندازهی رقعی،
در سایت ایده بوک قرار دارد.
«ناگهان کرونا» عنوان کتاب طنزی است نوشتهی فرشاد قوشچی پیرامون پاندمی کرونا. به قول خودِ او، طنزی تلخ و شیرین.
از زمان آوار شدن ویروس کرونا بر کرهی زمین تا حال، بهطرز غریبی این ویروس ناخوانده، انسانها را ناکار کرده است و جهان را به پیامدهای غیرمنتظرهی دوران پساکرونا مبتلا. لیکن در همین دورهی یکسالهی حیاتش بر عالم هم بیتردید تغییراتی بنیادی در جهات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دنیا ایجاد کرده، بهطوری که تاکنون شاهدی بر آن در تاریخ مکتوب بشر نمیتوان یافت. کتاب «ناگهان کرونا» که به سیر حوادث و پیشامدهای ناخرسند ناشی از کرونا در سرنوشت و بودن ما پرداخته، با طنزی تلخ و شیرین، این اتفاقات را روایت میکند. باشد که سبب درنگ در ارج و ارزش زندگی شود.
قوشچی مینویسد: در یک بعدازظهر لعنتی و بدشگون آخر بهمن، از خبر ورود کرونا به ایران رونمایی شد. بهسان بختکی، این ناشناس نورسیده بهآرامی در سراسر وطن چنبره زد. بعد از آن، گویی تاریخ به دو بخش تقسیم شد: دوران پیشاکرونا و پساکرونا؛ تفاوت این قبل و بعد، از زمین تا آسمان بود. هیچ عاملی در صد سال ماضی به جان مردم این اندازه هول و هراس نیفکنده بود که آمدن ویروس کرونا چنین کرد و خاطر ایشان را مکدر ساخت. شباهتی غریب به دمیدن اسرافیل در صور داشت. آن هنگام که جهان به پایان میرسد، در شیپور دمیده و ندا میدهد: «ای جانهای عاریتی از تنها به در آیید.» التفات بفرمایید، با این اوصاف که رعیت جان نثار به واسطهی نزول این ویروس ناخوانده در چین از پیش آگاه بودند که تلفاتش اندک است. ولی شیوعی دیوانهوار دارد و به تعبیر دوست طبیبی به مانند گرگی است که به گوسپندان مادر مرده میزند. ناغافل از همه جا گرفتارت میکند و چون به دیده نمیآید، با خندهی مضحکی بر لب هر آنچه میخواهد، این ویروس زاده از خفاش میکند.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
صحیح فرمایش دارید که این شعر را جناب شهریار به عذر تقصیر وصال دیرهنگام معشوقش کتابت کرده ولی دست کم در بیان عبارت «حالا چرا؟» به واسطهی بیموقع آمدن این ذلیل مرده، اشتراکی وجود دارد. باور بفرمایید به چشم خود در ایام نوروز دیدم، در ورودی یکی دو شهر پارچه نوشتهای نصب کرده بودند که همین کلام (آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟) بر آن منقش بود. البته خطابش به مسافران بود نه کرونا، هرچند این دو در آن دوره پیامد همدیگر بودند. چونان آش کشک خاله که به هر تقدیر پای شما هم نوشته میشود.
با آمدنش به طرفهالعینی بساط ماسکها، دستکشها، ضدعفونیکننده و الکلها را از تمام دواخانهها و شفاخانههای مملکت روفت. بازار سیاهی راه انداخت که هرچند در این مملک با خوردن تقی به توقی سابقهای چهل و اندی ساله دارد ولی قیمتها را چندان ترکاند که رکورد تورم در گینس را بهطور پیاپی جابهجا کرد. ماسک پنج هزار تومانی ابتدا نایاب و سپس بهای آن به بیست و پنج و پنجاه هزار تومان رسید. یا الکل طبی که ساقیها برای گیرایی بیشتر آب کشمش آن را از داروخانهها به بهای لیتری پانزده هزار تومان میخریدند به صدوپنجاه هزار تومان بالغ شد و حالا عرضه برای مصرف خارجی آن از داخلی، عایدی بیشتری برایشان داشت و چه عشقی کردند سوداگران همیشه حاضر به یراقی که نانشان در آب گلآلود است و بهراحتی این طمع سیریناپذیر خود را به حساب افول اخلاقی میگذارند که از این کشور رخت بربسته و به خاطرهها پیوسته است. کلاهی شرعی میسازند که دیگران نیز چنین میکنند پس بر ما خرجی نیست. تو گویی مصداق این نهیب و موأخذهی بیپروا شدهایم که:
ای درختان عقیم ریشهتان در خاکهای هرزگی مستور،
یک جوانهی ارجمند از هیچ جاتان رُست نتواند.
ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود،
یادگار خشکسالیهای گرد آلود،
هیچ بارانی شما را شست نتواند.
گوشه ای از کتاب
از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان، در همان ابتدای نزول جمیلهی کرونا بنده به اتفاق منزل از قرنطینهی تهران به واسطهی اتومبیل راهی قرنطینهی خانگی در زادگاه پدری شدیم. در نهایت در حیاط ابوی همسر معزز برای زمانی نامعلوم رحل اقامت گزیده و مجاور منزل پدری شدیم. هرچند برخی دوستان بر ما خرده گرفتند که نقض قرنطینه کرده و به سفر رفتهایم، اما استدلالمان این بود که سفری از سر تفنن نبوده و جبراً از قرنطینهای به قرنطینهی دیگر بوده است. بهواقع هم در ولایت ماندگاری سفت و سختی را در خانه پیش گرفته و پروفایل موبایل خود را به عبارت در خانه میمانیم تغییر داده تا خیال همگان از این حیث آسوده شود. حال شما مختارید که به تأسی از حضرت مولانا بگویید:
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بیتمکین بود
تلخترین قسمت داستان رعبآور کرونا به افرادی مربوط بود که معالاَسف در نتیجهی گرفتاری با این ویروس از بین میرفتند. تردیدی نیست که مرگ دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. ولی لابد برای بازماندگانشان، صحنههای دردناک و سختی را رقم زد. غریبانهترین و مهجورترین مراسم تدفین تاریخ به همین رفتگان اختصاص داشت. به جهت جلوگیری از انتقال بیماری و رعایت فاصله طبق پروتکل وزارت صحت عامه باید مراسم تدفین خاکسپاری بدون حضور وابستگان و شرکت حداکثر چهار نفر از نزدیکان برگزار میشد. کفنهای سفید جای خود را به کاورهای غیرقابل نفود خاکستری داده و قبر شباهتی عجیب به گودالی عمیق داشت که با آهک ضدعفونی میشد. این اوضاع بیشک درد و رنج بازماندگان متوفی را بیاندازه و مضاعف میکرد. تصاویر دردآوری از سراسر ایران مخابره شد که همراهان جنازه کمتر از تعداد انگشتان یک دست با فاصلهی زیاد از یکدیگر نماز میت خوانده و سپس بدون حضور آنها مراسم تدفین صورت گرفت و زجرآورتر آنکه از نزدیکترین کسانشان، نظیر پدر، مادر، همسر و فرزندان همین مقدار نیز دریغ شده بود و باید تحتالحفظ در قرنطینه میماندند. در کمال ناباوری و تأسف در همین اثنا همشیرهی بزرگ مطلعم ساخت که از مدیر مدرسهشان شنیده که همسر یکی از دوستان من که سالها همکار بودیم و سپس رخت عزیمت به دیار خود بست، شب سال نو مبتلا شده و پس از هفتهای درگذشته است. با دو دختری که یکی دانشجو و دیگری دبیرستانی از خود به یادگار گذاشته و آنها هم بیاختیار باید در قرنطینه باشند. طبق معمول رسم آن است که پیش از خاکسپاری، فرزندان برای آخرین وداع چهرهی مادر خود را ببینند که آن هم از دختران انتظار دریغ شد.
نویسنده
فرشاد قوشچی
در حال حاضر مطلبی درباره فرشاد قوشچی
نویسنده ناگهان کرونا
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در
بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با
توجه به
تعداد
بسیار
زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها،
کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند،
تهیه و
درج
محتوای
برای
آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت
ایدهبوک،
این
نویسنده
را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و
مفید،
سایرین را
به
مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه
ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک