جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
218,300
اجتماعی (یعنی شکل ارزش شکل میانجیگری و هماهنگی فعالیت های اقتصادی از طریق مبادله ی پولی پرداخت که این اتمیزاسیون خصلت ذره گانی سازمان تولید را به نحوی پیشینی هماهنگی میبخشد. بحث شکل اجتماعی از جمله بحثهایی است که در رویکردهای جدید کانونی است و البته نزد سوییزی وجود ندارد.
ارزش استفاده ای و دیالکتیک سرمایه سوییزی درباره ی ارزش استفاده ای مینویسد: ارزش مصرفی بیان رابطه ای است مشخص بین مصرف کننده و شیء مصرف شده از سوی دیگر اقتصاد سیاسی علم اجتماعی رابطه ی بین مردم است پس به بیان مارکس ارزش مصرفی موصوف، خارج از حوزه ی تحقیق اقتصاد سیاسی قرار دارد. البته مارکس در کاپیتال ارزش استفاده ای (مصرفی) را از بحث خود بیرون نمی گذارد بلکه مینویسد که ارزشهای مصرفی محتوای مادی ثروت را صرف نظر از شکل اجتماعی آن تشکیل میدهند. در آن شکل اجتماعی که ما بررسی میکنیم ارزشهای مصرفی در عین حال حاملان مادی ارزش مبادله ای را میسازند. بنابراین میبینیم که پوسته ی مادی کالاها همان طور که کار مفید از فرایند تحلیل دیالکتیکی سرمایه کنار گذاشته نمی شود زیرا که همزیستی دشوار و متضاد ارزش استفاده ای با ارزش است که کل دیالکتیک سرمایه را بر میسازد دیالکتیک سرمایه سرگذشت «ارزش است که با غلبه ی تدریجی بر موانع بنیادی ارزش مصرفی حاضر در تمام اقتصادهای سرمایه دارانه توالی مقولات را به وجود می آورد. ارزش مصرفی کالاها مانعی برای مبادله است تا زمانی که به طور دیالکتیکی شکل پولی را از شکل کالایی به وجود میآوریم اما حتی با شکل پولی نیز مبادله ی یک ارزش مصرفی با یک ارزش مصرفی دیگر مانع به شمار میرود مگر اینکه شکل سرمایه را به وجود بیاوریم که از پول برای خلق پول بیشتر استفاده ا سوییزی همان منبع ۲. سرمایه جلد یکم برگردان حسن مرتضوی
خواننده ی سده ی بیست و یکمی با این پرسش دشوار روبه رو است این اثر سترگ کاپیتال مارکس را چگونه باید در پرتو تاریخ ذاتی پیچیده اش و در پرتو کوشش های بسیار و اغلب ناهمساز برای بازخوانی و شرح و بسط مقولات کاپیتال، خاصه مقولات جلد یکم آن دریافت؟
جستارهایی که در این کتاب گرد آمده اند گام هایی در باز ارزیابی بسیار دیرهنگام این پرسش اند و بدین منظور و برای ارتباط یافتن با مسائل کانونی در سرحدات پژوهش مارکسی تازه ترین شناخت و تحلیل متنی را پیش میکشند اگرچه این جستارها از این نظر که از توالی عرضه داشت مارکس پیروی میکنند مکمل یکدیگرند، در مجموع تلاشی صورت نگرفته تا به جلد یکم کاپیتال به طور جامع پرداخته شود در واقع، سه فیلسوف و پنج اقتصاددان که هیچ یک این تقسیم کار آکادمیک را در چارچوب شناخت مثمر ثمر نمی دانند خاصه زمانی که مطالعه ی عالم اجتماعی تمام عیاری چون مارکس مدنظر باشد به مضامین به خصوصی پرداخته اند که آن را برای بازسنجی سده ی بیست و یکمی - و با توسعه ی اکتشافي - اثر مارکس ضروری می دانند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک