کتاب 1000 دشت ارغوانی را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب 1000 دشت ارغوانی
معرفی کتاب 1000 دشت ارغوانی
4.1 (6)
کتاب
1000 دشت ارغوانی،
اثر
محمدباقر عبیری
،
با ترجمه
مترجم ایلیا حریری
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1399
توسط انتشارات
روزنه کار
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در قطع و اندازهی رقعی،
در سایت ایده بوک قرار دارد.
نقد کتاب هزار دشت ارغوانی، به قلم مریم کیهان
هزار دشت ارغوانی، اولین رمان محمدباقر عبیری، که بهتازگی توسط انتشارات روزنه کار منتشرشده تلاش میکند تا خود را در زمره آثار کارآگاهی واقعگرایانه جای دهد. لیکن روشی متفاوت از نمونههای غربی آن برگزیده است. به این معنا که اینجا با یک داستان سرراست پلیسی که در ابتدای آن با صحنه قتلی سر و کار داریم و کارآگاه چیرهدست، خوشتیپ و با اعتمادبهنفس دانهدانه سرنخها را برایمان روشن میکند روبرو نیستیم. در عوض این بار باید همراه گروهی از شخصیتهایی که اگرچه بهخوبی پرداختهشدهاند اما در کارآگاهی آماتور هستند قدم در حل ماجرایی بگذاریم که تا فصول پایانی حتی از وقوع جنایت نیز کاملاً اطمینان ندارند. جالب اینکه که اتفاقاً همین شگرد، داستان را برای خواننده ایرانی هیجانانگیزتر میکند.
خلاصه داستان
همسر محمد، شیرین، حدود 2 سال پیش او را ترک کرده و از آن زمان تمام زندگی محمد در کار خلاصه میشود. او به بیماری کابوس متواتر مبتلا است و شهره، خواهر شیرین را مقصر اصلی طلاقش میداند. شیرین ناپدید میشود. فردی که خود را سرهنگ پلیس معرفی میکند، با ادعای مشابهت پرونده با موردی قدیمی، به محمد نزدیک میشود. محمد، شهره و سرهنگ بر اساس همان پرونده قدیمی سرنخهایی را دنبال میکنند. محمد باید همزمان که به دنبال شیرین میگردد، هم نقطهضعفش را که همان کابوسها هستند از دیگران مخفی کند و هم با مرور خاطرات دلیل اصلی طلاقشان را بفهمد. در این میان همچنین ارتباط محمد با پدر دوست دوران سربازی خود عمیقتر میشود ... اما چرا خواننده ایرانی؟!!
مسئله به سیستم قضایی ما برمیگردد. سیستم قضایی ما برای شهروندان عادی و حتی بسیاری از وکلای باسابقه، بسیار سربسته باقیمانده است. درست به همین دلیل است که اساساً ادبیات دادگاهی در ایران چندان جایی برای نمو ندارد و بسیاری از برترینهای ژانر دادگاهی مانند کشتن مرغ مقلد (1960، هارپر لی)، زمانی برای کشتن (1989، جان گریشام) و ترس کهن (1993، ویلیام دیل) برای ما معنی چندانی ندارد. چون ما دانش چندانی از دستگاه قضایی و سیستم عملکردی پلیس جنایی خودمان نداریم. ولی به غریزه میدانیم که آنچه در آن داستانها به نمایش درآمده اصولاً در جامعه ما چندان محلی از اعراب ندارد و نویسنده کتاب هزار دشت ارغوانی نیز به زیبایی در فصل 18 کتاب این تفاوت ذهنیت غربی و ایرانی را در رؤیایی که بهخوبی در فرم داستان جای گرفته به رخمان میکشد.
پس نویسنده داستان پلیسی-جنایی ایرانی چه کند؟
دوباره به ایران خودمان بازمیگردیم. اینجا خبری از کارآگاه خصوصی (مانند فیلیپ مارلو، ساموئل اسپید یا کارآگاه کانتینانتال) نیست. مشاورین اسکاتلندیارد (شرلوک هلمز) را هم در اختیار نداریم. از طرفی پلیس سنگینوزن و آتشینمزاجی که گهگاه، خیلی کوتاه به خانوادهاش اشاره میشود (مگره) نیز چنگی به دل ایرانیمان نمیزند. پس نویسنده ایرانی باید چه کند؟
کتاب هزار دشت ارغوانی بهحکم غریزه نویسنده یا بهعمد راهحلی برای این موضوع یافته است. راهحلی که از قضا چنان در فرم سورئال داستان تنیده شده که حتی به چشممان هم نمیآید. خواننده در میان صفحات بسیار داستان از خود نمیپرسد که چه شخصیت باورنکردنی سر و کار دارد که همهچیز و همه کار را بلد است. چراکه اساساً او با گروهی از شخصیتهای متفاوت سر و کار دارد. آنجا که دسترسی به پروندهها موردنیاز است، سرهنگ را داریم، آنجا که سخنوری و متقاعد کردن لازم است، شهره وارد میشود و درنهایت ذهن بیمار و خشونت ذاتی محمد است که سنگها را میغلتاند. جالب اینکه این تفاوت شخصیتها بارها گروه را به ورطه فروپاشی میکشاند. از طرف دیگر خواننده از خود نمیپرسد چرا پلیس گروه را از ادامه ماجرا منع نمیکند تا خود پرونده را در دست گیرد. زیرا اساساً تا فصول نهایی داستان هنوز نمیتوانیم مطمئن باشیم که با قاتلی سر و کار داریم و تردید همان حربه اصلی شیطان است.
دانش عمیق در روالهای قضایی ایران، کاری نو و تعجببرانگیز
آنچه در کتاب، خواننده علاقهمند به آگاهی از روالهای پلیس جنایی ایران را سیراب میکند گزارش کامل پرونده جنایی قاتلی زنجیرهای معروف به دکتر شاهین است که با جزئیات کامل و مثالزدنی طرح میگردد. شخصاً باور نمیکنم که نویسنده این پروندهها را بدون رجوع به پروندههای واقعی پلیس آگاهی نوشته باشد. به خوانندگان اخطار میکنم که بیپردهگوییهای این فصل (به گمانم فصل 10 یا 11) از پروندههای جنایی کهنه در برخی موارد بسیار دردناک است. اما جالب اینکه بیشتر کلیدهای اصلی ماجرا چه در خصوص پرونده اصلی و چه در خصوص قوس شخصیت سرهنگ در لابهلای صفحات همین پروندههای کهنه جا خوش کردهاند و گاهی لازم است تا پیش از روشن شدن اصل قضیه، برگردیم و بخشهایی از آنها را مرور کنیم. جالبتر اینکه یک کارآگاه واقعی هم همین کار را میکند! پس نویسنده بدون اینکه بدانیم از ما کارآگاهی هرچند آماتور میسازد.
سورئالیسم، ترس و موسیقی متن
درست خواندید. موسیقی متن ... در جایجای رمان موسیقی متن پخش میشود. ابتدا از دستگاه پخش قدیمی ماشین بیامدبلیو مدل 77 و پس از نزدیکی شخصیت اصلی به فروپاشی روانی، در ذهن رو به احتضارش ... همین ذهن رو به احتضار است که رفتهرفته ترس را به دل خواننده القا میکند. بهاینترتیب هزار دشت ارغوانی دو سطح ترس را در خود دارد. اولی از قاتلی نادیده و ناشناخته و سرنوشت شوم شیرین و دومی ترسی که رفتهرفته در ذهن قهرمان اصلی و خواننده شکل میگیرد. ترس از اینکه فروپاشی ذهنی قهرمان اصلی او را به چه ورطهای خواهد کشاند. نمیتوان کاملاً ترس موجود در هزار دشت ارغوانی را از جنس ترس لاوکرافتی دانست. لیکن از جایی که متوجه تفاوت دو شیرین، یکی در دنیای واقعی و دیگری در دنیای ذهنی شخصیتها میشویم کمکم مورمورمان میشود. ازاینرو شاید بتوان گفت که مانند بسیاری از آثار ژانر ترسناک از دنیای کاملاً رئال کارآگاهی بدون اینکه بفهمیم به دنیای وحشتآفرین سورئالی میرویم که خواب را از شخصیت اصلی (و طبیعتاً ما) گرفته است.
فرمالیسم وسواس گونه
هزار دشت ارغوانی بدون شک فرم شاهپیرنگ را با تمام توانش رعایت کرده است. تمام اعضای گروه قوس شخصیت کاملی دارند. همهشان در فرآیند پیگیری پرونده متوجه میشوند که به خودشان هم کمک میکنند. پس همه هدف بیرونی و هدف درونی تعریف شدهای دارند. اعضای گروه هرکدام از داستانی کامل پای به جهان رمان میگذارند و همین هم صفحات کتاب را تا حد انفجار زیاد کرده است. از طرفی تضادهایشان آنها را از هم دور میکند و از سوی دیگر هدف مشترکشان آنها را به هم میچسباند. اما از همه مهمتر اینکه حلقه اصلی پیوند دهنده تمامی وقایع، یعنی شیرین، عنصری ناپیدا و همیشه موجود است. در دنیای واقع جز در چند نقطه کوتاه در فصول پایانی با شیرین روبرو نمیشویم اما او به شکل مرموزی گروه کوچکمان را راهبری میکند و در کنار هم نگه میدارد. فرمالیسم حتی در آمار ریاضی رمان هم خود را نشان میدهد. فصلهای داستان در ابتدا بسیار کوتاه هستند و بهتدریج صفحات بیشتری اشغال میکنند. گویی نویسنده میخواهد ما را برای مسیر دشواری آماده کند. قواعد ریتم تا حد قابل قبولی رعایت شده و پس از هر فصل پر زدوخورد حداقل یکفصل را به تحلیل ماجرا در ذهن شخصیتها میگذرانیم. رمان کوهی از اطلاعات را در اختیارمان میگذارد و از ما میخواهد تا بفهمیم به کدام بخش آن برای حل پرونده نیاز داریم. بسیاری از اطلاعات در ابتدا بیفایده یا حتی غیرمعقول به نظر میرسد و تنها در فصول گرهگشایی اهمیت آنها را درمییابیم. این موضوع خواننده را در فصول آغازین داستان کمی گیج میکند. اما اگر تا پایان دوام بیاوریم، که محتوای داستان هم در این راه کمکمان میکند، بدون شک پاسخ پرسشهایمان را میگیریم. این التزام وسواس گونه نویسنده به فرم از یکسو واقعگرایی کارآگاهی است و از سوی دیگر، به خواننده اجازه میدهد تا خود در نقش مغز متفکر حلکننده پرونده قرار گیرد. شخصیتپردازی تاروپود صفحات رمان را تشکیل میدهد!! هرکدام از شخصیتها، چه آنها که نقش اساسی در پرونده بازی میکنند و چه آنها که تنها چند صفحه کوتاه به خود اختصاص میدهند، خود از رمانی کامل به این مهلکه قدم گذاشتهاند. رمان ها و دنیاهای کاملی که نویسنده تنها به ما اجازه میدهد تا از منافذ داستانش ببینیمشان. ما حتی خلافکار خردهپای کازرونی که پیش از ملاقات باشخصیتهای اصلی کشتهشده است را میشناسیم، درکش میکنیم و میدانیم جاه طلبیش این بلا را به سرش آورده است.
واقعگرایی یا خشونت بیمهابا
خشونت زبانی شخصیتها، پروندههای کهنه رنجآور با جسدهای متعفن و زدوخوردهایی که با جزئیات کامل روایت میشوند شاید از جنبهای تنها تلاش برای واقعگرایی توصیف گردد. اما من نام خشونت بیمهابا را بر آن میگذارم. چنین حجمی از خشونت تا حد زیادی در ادبیات کلاسیک ما جدید و ناآشناست. نکته این است که توصیف لحظهبهلحظه برخورد گلوله یا در آتش سوختن شخصیتهایی که پردازش کاملی دارند و میشناسیمشان شاید در نوشتهای دیگر مشمئزکننده به نظر برسد. اما در تاروپود این رمان با پیشینه روانی شخصیتها چنان جا خوش کرده که بهراحتی میپذیریمشان. از همه جالبتر اینکه به شکل باورنکردنیای توجیهگر فضای روانی شخصیتها هستند و رمان بدون آن گویی چیزی کم دارد.
طولانی قابلتحمل
رمان هزار دشت ارغوانی در 518 صفحه بافاصله خطوطی که به نظر کمتر از حد معمول انتشارات روزنه کار میرسد، جایداده شده است. درست خواندید رمان در این فضا جایداده شده است. مطمئن هستم که نویسنده مجبور شده بخشهای زیادی را حذف کند. روایت اولشخص همزمان که برای کتاب هزار دشت ارغوانی برگزیدهشده و امروزه باب کتابهای جنایی غربی شده است، قلم نویسنده را ملزم به نگارش تکتک جزئیات کرده. گذشته از این، درحالیکه بسیاری از رمان ها حول یک حادثه، یک قوس شخصیت، یک پیشینه، یک خط داستانی و در دنیایی محدود میگردند، این کتاب گروهی از شخصیتها که هرکدام ماجرا و پیشینه خود را دارند دنبال میکند. در این خصوص همین بس که داستان در تهران، اصفهان، شاهینشهر، شیراز، کیش و مریوان روایت میشود. درنهایت قلم نویسنده نیز گویا هیچ تلاشی برای موجزگویی ندارد و هرکجا به سرنخ کوچکی میرسیم تمام تلاشش را میکند تا تمام حالات احتمالی را برآورد کند. البته چندان نگران نباشید چراکه تمام حوادث و شخصیتها چنان در کنار هم چیده شدهاند که خواننده همیشه در تلاطم حادثه یا سرنخی گرفتار شود و به طولانی بودن داستان نمیاندیشد.
شگردهای سینمایی: تدوین موازی
در فصلی از داستان درحالیکه شخصیت اصلی به همراه گروه قهرمان به شیراز سفر میکند ناگهان و بدون مقدمه درمیابیم که در دو خط روایی حرکت میکنیم که در نقاط مختلف باهم تلاقی دارند. دریکی، شخصیت اصلی به شیراز میرود و در دیگری که سالها پیش رخداده است، با شیرین به کیش سفر میکند. در فصلی دیگر ذهن بیمار شخصیت اصلی توان کنترل ناخودآگاهش را از دست میدهد و میپندارد که همه حاضران در آن فصل ترانهای از گروه پالت را همخوانی میکنند. چنین تکنیکهایی در طول داستان بهجا و بهاندازه بهکاربرده شده است که لذت مطالعه آن را دوچندان میکند.
جمعبندی
هزار دشت ارغوانی یک داستان کارآگاهی روانشناسانه پر کشش را در بستر اجتماعی، فرهنگی و روانی ایران امروز و با ضربآهنگی حسابشده و شخصیتهایی که بهخوبی پرداختشدهاند، تعریف میکند. همچنین تلاش دارد تا از مجرای داستان معمایی تا جای ممکن در ادبیات وحشت نفوذ کند که تا حدودی نیز موفق است. از طرفی روایت اولشخص همزمان خواننده را در نزدیکترین فاصله ممکن به حوادث و زدوخوردهای خشونتآمیز داستان قرار میدهد. لیکن تلاش نویسنده برای گنجاندن تمام آنچه گفته شد در یک داستان در کنار وسواس قلم ایشان به توضیح جامعومانع از مبانی فکری و فلسفی شخصیتها و پرهیز از موجزگویی، خوانندهای را که برای اولین بار کتاب را در کتابفروشی میبیند و میخواهد برای خرید آن تصمیم بگیرد با تردید روبرو میکند. درنهایت کتاب هزار دشت ارغوانی اگرچه بنمایه معمایی و کارآگاهی دارد لیکن ازآنجاکه به مسائلی مانند طلاق، مصرف مواد مخدر، مشکل برقراری روابط سالم و پایدار و ... میپردازد، تا حدی از ژانر خود فراتر رفته و جایگاه قابلاعتنایی در میان رمان های فارسی معاصر برای خود مییابد. ازاینرو خواندن آن، علیرغم قلم نوپای نویسنده، به تمام علاقهمندان کتابخوانی توصیه میشود.
نویسنده
محمدباقر عبیری
در حال حاضر مطلبی درباره محمدباقر عبیری
نویسنده 1000 دشت ارغوانی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در
بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با
توجه به
تعداد
بسیار
زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها،
کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند،
تهیه و
درج
محتوای
برای
آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت
ایدهبوک،
این
نویسنده
را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و
مفید،
سایرین را
به
مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه
ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مترجم ایلیا حریری
مترجم کتاب 1000 دشت ارغوانی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک