زادۀ بیست و سومین روز دی ماه ۱۲۷۰ شمسی در اصفهان. جمالزاده هم در نویسندگی دستی بر آتش داشت و هم در ترجمه. بسیاری از منتقدان ادبی به اتفاق، آثار جمالزاده را، شروع سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند و او را البته پدر داستان کوتاهنویسی در ایران نیز به حساب میآورند.
در خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمد و فرزند سید جمالالدین واعظ اصفهانی بود که در اصفهان زندگی میکرد اما برای وعظ به شهرهای گوناگون دیگر هم میرفت. سال ۱۳۲۱ هجری قمری، محمدعلی به همراه خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد و تقریباً دوازده ساله بود که پدر، وی را برای ادامۀ تحصیل به بیروت فرستاد.
به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی در همان زمان اقامت تحصیلی جمالزاده در بیروت اتفاق افتاد. در آن زمان، تمامی آزادیخواهان با مشکلاتی مواجه شدند و سید جمالالدین واعظ اصفهانی که قصد داشت جان به در برد، در همدان دستگیر شد و از آنجا به بروجرد منتقل و حاکم بروجرد، حکم داد تا او را اعدام کنند!
جمالزاده را به همراه صادق هدایت و بزرگ علوی از ستونهای اصلی ادبیات داستانی معاصر در ایران میدانند. شاید بتوان گفت داستان کوتاهِ فارسی شکر است، که نخستینبار در مجموعه داستان یکی بود یکی نبود به چاپ رسید، نخستین داستان کوتاه در زبان فارسی است که به تعریف آنچه در غرب به آن داستان کوتاه اطلاق میشود نزدیک میشود.
مجموعه داستان کوتاه یکی بود یکی نبود، که در سال ۱۳۰۰ و در کشور آلمان منتشر شد، نخستین مجموعه داستانی است که یک ایرانی نگارندۀ آن است و از این حیث نام جمالزاده، در تاریخ ادبیات ایران حائز اهمیت است.
یکی بود یکی نبود، عمو جمال، گنج شایگان، کهنه و نو، سر و ته یک کرباس، آسمان و ریسمان و قنبرعلی عناوین تعدادی از آثار اوست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک