باران تمشک
باران تمشک

کتاب باران تمشک

معرفی کتاب باران تمشک

(2)
کتاب باران تمشک، اثر مصطفی قعله گری ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
موجود
قیمت ایده بوک: 18,000 1%

17,820

18,000 1% 17,820

محصولات مرتبط

(4)
25%
فروش ویژه
(2)
قیمت قبل
(2)
فروش ویژه
(2)
25%
فروش ویژه
(5)
25%
فروش ویژه
(1)
25%
فروش ویژه
(4)
25%
فروش ویژه
(5)
1%
(4)
1%
(2)
25%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: مصطفی قعله گری ویرایش: -
مترجم: - تعداد صفحات: 204
انتشارات: سوره مهر وزن: 184
شابک: 9786000322069 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار -
نوع جلد : شمیز

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

(داستان های کوتاه فارسی،قرن 14)

چکیده

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

چکیده

درون تن آدمی گرم است. تن آدم زنده گرم است. تن زنده گرم است. زندگی گرم ترین گرماست. پس چرا من سردم شده است؟ این تن زنده و تپندۀ من می رود تا در سرما بخشکد «باید به زندان برگردم؟» خودم از خودم می پرسم. خودم هم پاسخ خودم را می دهم «آزادی ات را پس می زنی برای گریز از سرما و یخ زدن؟ یخ زدن در سرمای زمستان سخت بهتر از گرم شدن در چهار دیواری های زندان است...» نیم ساعتی است که از آن ویرانۀ کم جا بیرون زده ام تا خودم را به شهر برسانم. راه که می روم گرم تر می شوم و بیشتر می اندیشم. دلم نان گرم می خواهد. از جایی دور زوزه های گرگی تنها را می شنوم. زوزه ها را با گوش های تیز گوش می دهم و به سویی گام بر می دارم که مرا از آن گرگ تنها دور می کند به سوی شهر که دیگر می توانم در پناه سپیده دم زمستانی چراغ های آن را تک تک و چند تا چند تا ببینم. باید خودم را به جایی برسانم که اندکی گرما داشته باشد. شاید اگر برف را خوش نمی داشتم برف مرا می کشت. به جوی آبی رونده و خوش آواز می رسم. امید رفتن از این شب سرد بی آتش به سوی خورشید شتافتن پیام این جوی روندۀ کوهستانی است به من که آهنگ به هم خوردن دندان ها و خس خس خشک و سوزندۀ سینه ام با نوای آن اینک در می آمیزد. می ایستم. جوی تند می رود. باید برود. اگر نرود یخ می زند. از بلور نرم آب این جوی بخاری خوش بر می خیزد و گرمای اندک آن را پوست دست هایم در هوا می رباید. پیش تر می روم. باید خم شوم. «از کجا می آیی جوی گرم و نازنین؟!» نازم می کند. دست هایم را در آب گرم آن جان می دهم. گرمای خورشیدی آن به گرمای مهربانی های مادربزرگ از دست رفته ام می ماند.

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

مصطفی قعله گری

مصطفی قعله گری

در حال حاضر مطلبی درباره مصطفی قعله گری نویسنده باران تمشک در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.


دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید