بنر بالای صفحه

کتاب در کافه ی جوانی گم شده

معرفی کتاب در کافه ی جوانی گم شده

ناموجود
3.8 (2)
کتاب ادبیات امروز،رمان54 (‌در کافه ی جوانی گم شده)، اثر پاتریک مودیانو، با ترجمه‌ی ساسان تبسمی، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1401 توسط انتشارات افق، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.

موضوعات مرتبط

در کافه ی جوانی گم شده
در کافه ی جوانی گم شده
اثر پاتریک مودیانو

مشخصات محصول

نویسنده: پاتریک مودیانو
ویرایش: -
مترجم: ساسان تبسمی
تعداد صفحات: 184 صفحه
انتشارات: افق
وزن: 231 گرم
شابک: 9789643695446
تیراژ: -
اندازه(قطع): رقعی
سال انتشار: 1401
تصویرگر: -
نوع جلد: -

گوشه ای از کتاب

بارها از خود پرسیده بودم، آیا پیش از این که پایش به کُنده باز شود، کسی از این کافه با او حرفی زده بود؛ یا قراری با او در این جا داشته و قالش گذاشته بود؟ پس، به این دلیل هر روز می‌آمد و در جای همیشگی‌اش می‌نشست؟ آیا تنها نقطه‌ی باز یافتن احتمالی ناشناس همین جا بود؟ آیا غیر از این کافه هیچ جای دیگری، هیچ آدرسی، و به احتمال واقعی، شماره تلفنی نداشت؟! یا شاید مثل من، کاملا تصادفی از آن جا سر درآورده بود؟ یا احتمالا وقتی از محله رد می‌شد برای فرار از دست رگبار باران، این جا پناه گرفته بود؟ من همیشه فکر می‌کردم هنگام عبور از محلی، بعضی جاها چون درخشش سنگ برلیان، بی اختیار آدم را به سوی خود می‌کشانند- و این به طور نامحسوس، بی آنکه دست خودتان باشد…یک خیابانِ سر بالا، یک پیاده روی غرق در آفتاب یا همتای سایه مانده و دلگیر از ابر و بارانش، شما را به خود می‌خواند، درست آن جایی که باید می‌بودید… به نظر من، کُنده به دلیل قرارگیری و نمای بیرونی‌اش، چنین جای موفقی بود. با یک محاسبه ساده‌ی احتمالات، همین نتیجه را می‌گرفتید- که اگر وسعتی گسترده‌تر و بزرگ کنارش بود، هرچند با ظاهر بیرونی جذاب‌تر- امکان نداشت به جانب کنده کشیده نشوید! مطمئن باشید، من این را واقعا دانسته و شناخته و تجربه کرده بودم. بووینگ یکی دیگر از بر و بچه‌های باند ما، که به اسم مستعار کاپتین صدایش می‌کردیم، دست به کار جالبی زد که با استقبال دیگران مواجه شد. او از حدود سه سال و نیم پیش، هر وقت می‌آمد، اسامی همه مشتریان کنده را با تاریخ و ساعت دقیق ورودشان در یک دفترچه یادداشت می‌کرد. او هم‌زمان دو نفر از دوستانش را به همین کار؛ یکی در لوبوکه و دیگری در پرگولا که از کافه‌های دیرباز شبانه در کارتیه بود گماشته بود. حیف که در دو کافه‌ی دیگر، همه‌ی تازه واردان حاضر به گفتن اسامی و معرفی خود نبودند. بووینگ آدم عجیبی بود، کمی خارج از این دنیا، به قول خودش می‌خواست؛ یعنی می‌گفت که این کار را به قصد نجات پروانه‌هایی می‌کرد که دورِ چراغ می‌چرخند! رویایش را این این طور تعریف می‌کرد، که روزی توفیقِ تدوین و تهیه‌ی نام نامه و دفتر ثبتی از همه‌ی افراد؛ چه معمولی، یا خوشگذران‌های شب زنده‌دار را در همه‌ی کافه‌های پاریس، با درج مرتب ساعات ورود و خروج‌شان پیدا کند. و به این رویا که روح و فکرش را قبضه کرده بود خیلی جدی و بی شوخی، نام پروژه‌ی پاتوق‌های همیشگی داده بود. در این خیل آمد و شدها از زن و مرد و کودک که با سگ‌های‌شان می‌گذشتند و در آخر خیابانی از نظرها ناپدید می‌شدند، هر از گاه چهره‌ای، شخصیتی توجه ادم را به خود جلب می‌کرد. بله، بنا بر اعتقاد بووینگ می‌بایست در همهمه و شلوغی کلان‌شهرها، محل نقاط ثابت و اصطلاحا پاتوق‌های خوب را شناخت و راحت پیدا کرد. پیش از ترک فرانسه و حرکت به خارج، دفتر قطورش را که در آن روز به روز سه سال و نیم تمام، همه ورودی-خروجی و نام مشتریان کُنده را با دقت نوشته بود، به من داد. زن جوان هم در این لیست، با نامی که به او داده بودیم وجود داشت، لوکی، و زیر آن تاریخ ۲۳ ژانویه، اولین باری که به کافه آمده بود به چشم می‌خورد.

نویسنده

پاتریک مودیانو

کتاب های پاتریک مودیانو

زاده سی‌اُمین روز ژوییه سال ۱۹۴۵ در بولونی بیانکور فرانسه. مودیانو هم در جهان ادبیات دستی بر آتش دارد و داستان کوتاه و رمان می‌نویسد و هم با فیلمنامه‌نویسی، در جهان هنر هفتم فعالیت می‌کند.

او از پدری ایتالیایی و مادری اهل بلژیک به دنیا آمد. مودیانو از شخصیت‌های مشهور ادبیات فرانسه است که آثارش همواره، هم در میان منتقدان و هم در میان مخاطبان عادی، با تحسین مواجه می‌شود.

او از جمله نویسندگانی است که تقریباً بیشتر جوایز مهم ادبی را از آن خود کرده است. سال ۱۹۷۸ بود که با رمان خیابان بوتیک‌های تاریک، جایزه گنکور را از آن خود کرد.

او همچنین در سال ۲۰۱۰، جایزه‌ دل دوکای انستیتوی فرانسه را به پاس یک عمر تلاش حرفه‌ای به‌دست آورد و البته قله‌ همه‌ این جوایز، بی‌شک جایزه‌ نوبل ادبی بود که در سال ۲۰۱۴ بالاخره آن را نیز به افتخاراتش افزود.

اقبال به ترجمه‌ آثار او در کشورمان، در اندک زمان کوتاهی بعد از دریافت جایزه‌ نوبل ادبی، بالا گرفت به‌گونه‌ای که در این برهه، بسیاری از آثار او به زبان فارسی ترجمه شد و حتی برخی از این آثار بارها از سوی مترجم‌های محترم به فارسی برگردان شد.

مودیانو می‌گوید: «یکی از عادت‌های تکرار شونده‌ من، قدم زدن در محله‌های گوناگون پاریس است. هنوز هم نام برخی از خیابان‌ها من را سر ذوق می‌آورد.»

آمیختن حس‌های ترس به همراه شگفتی، ترکیبی است که برای نخستین‌بار در این پاریس‌گردی‌ها به سراغ مودیانو آمده و در خلق ایده‌هایی برای آثارش به او کمک کرد.

افق، تا در محله گم نشوی، ناشناخته ماندگان، سیرکی که می‌گذرد، گشت شبانه، تصادف شبانه، کمد دوران کودکی و ماه عسل از جمله آثار این نویسنده‌ فرانسوی است.

مترجم

ساسان تبسمی

کتاب های ساسان تبسمی

در حال حاضر مطلبی درباره ساسان تبسمی در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ما درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

CAPTCHA

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید