1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب حیرانی

معرفی کتاب حیرانی

4.3 (4)
کتاب حیرانی، اثر محمدعلی سجادی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1395 توسط انتشارات ققنوس ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 1,100 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

محصولات بیشتر
حیرانی

مشخصات محصول

نویسنده: محمدعلی سجادی
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 512
انتشارات: ققنوس
وزن: 5420
شابک: 9789643119263
تیراژ: 1100
سال انتشار: 1395
تصویرگر: -
نوع جلد: -

گوشه ای از کتاب

گفتم: «وادارشان کردند. مرا کشاند توی کوچه ای بن بست برای چی دری وری میگویی؟ مگر آنها علاف اند که خودشان را مسنتر بی بو و خاصیتی مثل من و تو بکنن ؟! انه، حتماً دلیلی ندارد که مأمورهاشان را وقف من بکنن تا آدم هایی مثل تو هستن، محتاج مأمور مواجب بگیر نیستن.


با لحن استهزا آمیزی گفت: لابد بنده ساواکی ام آره؟!


نه، اما بی آنکه بخواهی آب به آسیاب دشمن میریزی


حرصش گرفت کاردش میزدی خونش در نمی آمد.


تو مخت عیب کرده ،داداش باید ببرمت دکتر.


معترض شدم که احتیاجی به دکتر ندارم


دیگران دیوانه و دشمنت نیستن که حقیقت را میگویند آرتیست بزرگ


همه که نوکر دستگاه نیستن شدی عين دون كيشوت...» سوار ماشینش شد و رفت تا سر کوچه نرفته برگشت و سوارم کرد مرا بی حرف به خانه رساند و بی خداحافظی رفت.


دکتر، حالا مرا خرکش کردند و آوردند این جا که چرا حرف نمی زنی؟


گوشه گیری؟ یا اگرم میزنی با خودت و خیالات میزنی؟ میگویند به همه بدبینی بعد از آن همه بلا که سرم آمد و براتان ،گفتم آیا می شود به کسی اطمینان کرد؟ آن هم کسانی که به اسم دوستی و همدردی میخواهند ازم حرف بکشند و گرفتارم بکنند برای همین حرفی با هیچ کس ندارم بگذار


بگویند طرف دیوانه است و عقلش پاره سنگ برداشته بگویند خیالباف است. دکتر به نظرت خیالبافم؟


قرص ها و آمپولهایی که دادید خیلی کاری بود احساس سبکی میکنم.

پشت جلد

خودش را دید در قالب زن اثیری همانند عکسی که سیاوش از او انداخته بود در زیرزمین خانه شان گیسوبلند، در کجناب دود و نور زنی با تور بلند بلند بلند چشمهایی رمزآمیز با تکه کاشی ای آبی با نقشی اسلیمی در دست بر او خندید با تبسمی را زواره میدانست که دارد اینها را بازی میکند. می دانست که پشت این اثیری بودنش موجودی است که با مردان بسیار نرد عشق باخته به غیر از تنی چند چهره اغلبشان را به خاطر داشت. اعتقادی به بند تنش نداشت چرا باید نقشی را می پذیرفت که از آن او نبود؟ خودش را لکاته ای دید دید که سیاوش از پس تیسم او دندانهای تیز و وحشی اش را کشف کرده...

نویسنده

محمدعلی سجادی

محمدعلی سجادی

در حال حاضر مطلبی درباره محمدعلی سجادی نویسنده حیرانی در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید