کتاب تکاپوی عاشقانه را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب تکاپوی عاشقانه
تکاپوی عاشقانه
موجود
4.5 (4)
معرفی محصول
کتاب «تکاپوی عاشقانه» اثر آلن دوباتن است. این نویسندهی سوئیسی_انگلیسی معاصر که غالب نوشتههایش در حوزهی فلسفه است، میکوشد تا جنبههای مختلف زندگی را با فلسفهای ساده برای عموم خوانندگان بیان کند. کتاب حاضر، «تکاپوی عاشقانه» نیز به زندگی دو جوان میپردازد که طی یک سال آشنایی برای شناخت یکدیگر، به تکاپویی عاشقانه دست میزنند. دوباتن با دیدگاهی فلسفی_آموزشی به جنبههای مختلف این رابطه از زوایای گوناگون نگاهی میاندازد و خواننده را با سیر رابطهای آشنا میسازد که از همان ابتدا بر پایهای سست بنا نهاده شده است و لاجرم پایدار باقی نمیماند. درواقع، خواننده با تلاشهای قهرمان زن داستان مواجه میشود که میکوشد با واکاوی رابطهاش، قطعهی گمشدهی پازل عشق را در زندگیاش بیابد.
در این کتاب، نگاه فلسفی و ویژهی دوباتن بر پارهای از مفاهیم و مسائل بدیهی زندگی روزمره از جمله عشق، تنهایی، میل به خرید کالاهای مد روز، رستوران رفتن، رابطهی جنسی، سفر، مطالعهی کتاب، هنر، مهمانی و … خواننده را وامیدارد تا دربارهی هریک عمیقتر بیندیشد و به زندگی درونی خود نگاهی دوباره بیندازد. مسلماً نگاه سطحی به هریک از این مفاهیم و مسائل، بیش از آنکه کمک کند تا خود و دیگران را بهتر و درستتر بشناسیم، ما را به ورطهی سردرگمی و کژفهمی میکشاند. پس بسیار مطلوب است که این کتاب را با دیدی باز و با تأمل و تفکر دربارهی هر موضوع خواند و سپس با تعقل و آگاهی دربارهی پذیرش یا عدم پذیرش هر یک از مطالب ارائه شده تصمیم گرفت.
تصمیم آلیس شاید آخر کار بود. شکست جگر سوزی را حس میکرد. هر چیزی تداعی کنندهی اریک بود. با این وجود، دیگر نمیتوانست باور کند که همه اینها به خاطر دلتنگی برای دوست اوست. آلیس دلش برای کسی تنگشده بود، اما وقتی در خاطراتش غرق میشد، صادقانه میفهمید که آن فرد اریک نیست. اریک خیلی بیچارهتر از آن بود که مسئولیت هیجاناتی را بپذیرد که باعث شده بود بروز یابند. او در قبال عطش و اشتیاقی که برانگیخته بود، لیاقت نداشت و نمیتوانست تمایلات آلیس را ارضا یا اقناع کند. او مانند شخص احمقی بود که حرف خیلی هوشمندانهای را بدون اینکه معنای آن را دریابد، به زبان آورده است و در نتیجه، نمیتواند مسئولیت ارزشی را که دیگری برای آن حرف قائل است، بر عهده بگیرد.
گوشه ای از کتاب
اریک همیشه مردی سخاوتمند بود. حتی در روزهایی که پول اندکی داشت، اولین کسی بود که پیشنهاد میکرد نوشیدنی بخورند یا صورتحساب رستورانها را برمیداشت و پرداخت میکرد. روز تولد دوستانش حواسش بود که برایشان گل و هدیه بفرستد. او به انواع مختلف خیریهها کمک میکرد و در محل کار، حقوق منشیاش را از سهم خودش پرداخت میکرد. وقتی با آلیس برای خرید بیرون میرفت، اغلب با علم به اینکه چقدر بیشتر از آلیس درآمد دارد، آمادهی پرداخت بود.
آلیس پس از گذراندن تعطیلات آخر هفته با دوستانش در دورسِت، با هدیهای برای اریک بازگشت؛ پنیری محلی که در فویل پیچیده شده بود.
آلیس گفت: «اونا دو تا گاو در مزرعهشون داشتن و این پنیر رو با شیر همونا درست کردن. من حتی نمیدونم اسم این پنیر چی هست، اما میدونم عاشقش میشی.»
اریک که به اندازه دغدغهی بستهبندی و مراقبت از این محصول لبنی و آوردنش به لندن، تحت تأثیر خود این محصول قرار گرفته بود، جواب داد: «چه قشنگ و دلنشین، تا حالا کسی بهم پنیر هدیه نداده بود.»
این نماد عاطفهی آلیس گرچه واقعاً خوشمزه بود، بااینحال، باری سنگینتر از خود پنیر به همراه داشت؛ بار مدیون بودن به آلیس برای توجه و محبتش که در این هدیه تجسم یافته بود. وجود آن پنیر در یخچال اریک مظهر تمام زحمتهایی بود که آلیس برای او کشیده بود؛ او به مزرعه رفته بود، پول داده بود، پنیر را بستهبندی کرده بود و آن را در کیفش گذاشته بود و تمام مدت او بوده که در ذهن آلیس بوده است. چه دلنشین و خوشایند! چه بسیار سنگین!
بنابراین، جای تعجب نبود که اریک برای قدردانی از آلیس روز بعد او را با خریدن حلقهای زیبا غافلگیر کرد که هر دو در مغازهای نزدیک به خیابان آکسفورد دیده بودند و از آن خوششان آمده بود.
آلیس همزمان که جعبه را باز میکرد و با عجله میخواست اریک را ببوسد، گفت: «باورم نمیشه، تو چقدر دستودلبازی.»
اریک از نظر مالی سخاوتمند بود؛ آن حلقه ارزان نبود، ولی بااینحال عمل او از نظر هیجانی سخاوت کمتری داشت؛ تلاشی حقیرانه برای سبک کردن بدهیای که با پنیر پنج پوندی آلیس بر دوشش سنگینی میکرد. اریک دلش میخواست هدیهدهندهی بزرگتر و بهتری باشد، هم به این دلیل که از هدیه دادن لذت میبرد، هم اینکه دوست داشت نشان دهد در قدردانی کردن از دیگران مشکلی ندارد.
اگرچه در دنیای امور مالی، بدهیها شامل حکم قضایی میشوند، دنیای دوستی و عشق وابسته به بدهیهای مدیریتشده هستند. آنچه در دنیای مالی روش خوبی است امکان دارد در دنیای عشق و عاشقی روش بدی باشد؛ زیرا بخشی از عشق این است که گرفتار بدهی بشوی و بااینحال، تردیدهایی را تاب بیاوری که از مدیون شدن به دیگری ناشی میشود. نیز تردیدهای ناشی از اینکه آیا میتوانی با توجه به قدرت انتخابی که پیش روی طرف مقابل قرار میگیرد و میتواند نحوه و زمان مطالبهی طلبش را تعیین کند، به او اعتماد کنی.
گرچه اریک قبضهایش را به موقع پرداخت میکرد، برای آلیس جای تأسف بود که اریک آنقدر از نظر هیجانی بالغ نبود که متوجه باشد نیازی نیست لطفهای او را بلادرنگ جبران کند.
آلن دو باتون فیلسوف، نویسنده و روشنفکر برجسته معاصر است که به دلیل توانایی خود در پر کردن شکاف بین فلسفه و زندگی روزمره شناخته شده است. دی باتون که در سال 1969 در زوریخ سوئیس به دنیا آمد، به دلیل دیدگاه های روشنگر خود در مورد طیف گسترده ای از موضوعات، از جمله عشق، روابط، کار، هنر، معماری و موارد دیگر، شهرت جهانی به دست آورد. او استعداد منحصربهفردی در دستیابی به ایدههای پیچیده فلسفی برای مخاطبان مختلف، ارائه حکمت و راهنمایی عملی برای پیمایش در پیچیدگیهای هستی مدرن دارد.
رویکرد دی بوتون به فلسفه بر ارتباط آن با زندگی روزمره تأکید می کند و به دنبال بیرون آوردن مفاهیم فلسفی از محافل آکادمیک و به قلمرو رشد و رفاه شخصی است. او کتابهای پرفروش متعددی از جمله «تسلیتهای فلسفه»، «اضطراب وضعیت» و «معماری شادی» نوشته است که به دلیل سبک جذاب و محتوای تفکربرانگیزشان تحسین منتقدان را برانگیختهاند.
د باتون علاوه بر آثار ادبی خود، مدرسه زندگی را تأسیس کرد، سازمانی که کلاسها، کارگاهها و رویدادهایی را با هدف ارتقای هوش هیجانی، رشد شخصی و روابط رضایتبخش ارائه میدهد. از طریق این ابتکار، او فضایی را ایجاد کرده است که در آن فلسفه، روانشناسی و خودیاری به هم نزدیک میشوند و به افراد کمک میکنند تا پیچیدگیهای دنیای مدرن را طی کنند.
نفوذ دی باتون فراتر از کتاب ها و ابتکارات او است. او یک سخنران عمومی محبوب است که سخنرانی های جذاب و سخنرانی های TED را ارائه می دهد که میلیون ها بازدید را به خود اختصاص داده است. آثار او همچنین در مستندهای تلویزیونی اقتباس شده است و دامنه و تأثیر او را بیشتر گسترش داده است.
آلن دو باتن با توانایی خود در دسترسی به فلسفه، سهم قابل توجهی در فلسفه معاصر داشته است و افراد را ترغیب می کند تا با ایده های فلسفی در زندگی روزمره خود درگیر شوند. او از طریق نوشتهها، آموزهها و حضور در رسانهها، همچنان به چالش عقل متعارف، ارائه دیدگاههای تازه و برانگیختن کنجکاوی در ذهن مردم سراسر جهان ادامه میدهد.
در حال حاضر مطلبی درباره زهرا حسینیان
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر
خود،
مترجم
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک