1
262,200
از گذشته چیزی به خاطر نمی آوردم به خصوص خاطره های خوش را اما این یکی را یادم نرفته است.
مامان یه قصه برام بگو
این جمله را زمانی به زبان می آوردم که توی تختخوابم بودم و اصلا خوابم نمی آمد.
اما عزیز دلم، من الان خیلی خسته ام.»
مادرم همیشه خسته بود به ویژه شبها پس از اینکه لیوان اول یا دوم شرابش را می نوشید. البته معمولا وقتی من خوابم میبرد او یک بطری را به کلی خالی کرده بود. پدرم پیش از اینکه به تختخواب خودش برود تا بخوابد، لیوان و بطری شراب را از کنار تخت مادرم بر میداشت او اگر پیش ما بود همیشه تلاش می کرد همه جا تروتمیز و همه چیز سر جای خودش باشد اما اگر نبود آثار جرم مادرم یعنی بطری خالی شراب و لیوان او در کنار تختخواب من باقی میماند.
وقتی پدرم بالای سرم نبود من به اصرار برای شنیدن قصه های مادرم ادامه می دادم.
نمی خوام که قصه ی شاه پریان برام بگی یکی از همون قصه های دریاچه رو بگو.»
همیشه وقتی این را میگفتم لبخندی بر لبان مادرم نقش می بست. خب این فرق میکنه از دریاچه تا دلت بخواد برات قصه میگم.
«خب، زندگیه دیگه آدم وقتی سرگرم بزرگ کردن بچه هاست، حواسش به بقیه ی دنیا نیست. اون حیوونی هم سرطان گرفت و خیلی زود تسلیم شد و رفت عوضش آکسفورد که اومده بود اینجا دریاچه رو ببینه به جای شنا توی آب یه دفعه من رو پیدا کرد و باید بگم از این نظر شانس آورد آخه فقط یه مدتی کنار دریاچه بودن به چه دردی میخوره؟!»
مدتی هر چهار نفر ما سکوت کردیم سرانجام این میمی بود که در حالی که نگاه محبت آمیزی به من میکرد سکوت را شکست خب دیگه بریم اول جای تو رو آماده کنیم بعد هم جای بابات رو بهش نشون بدم.»
میمی جلوتر از همه در اتاق را باز کرد و بیرون رفت ما هم به دنبال او وارد لابی هتل شدیم آکسفورد انگار نه انگار که هوای آن اتاق خیلی سرد است همان جا ماند روی یک صندلی لم داد و شروع کرد به خواندن روزنامه ای که با خود آورده بود. پدرم به سمت مینی اسکله ی لب ساحل رفت من حتی درست یادم نمیاد اینجا تغییری کرده یا نه اما به نظرم میاد این اسکله تازه است.» من به سمت ماشین پدرم رفتم تا از صندوق عقب چمدان و باری را که به قصد رفتن به خانه ی بریجت بسته بندی کرده بودم بردارم میمی پاسخ پدرم را داد دو سال پیش توفند ریچارد زد به اینجا و همه چی رو از بین برد چیزی که برای ما باقی گذاشت فقط یه مقدار چوب و سنگ شکسته بود وقتی بعد از توفند اومدم ساحل رو دیدم گریه ام گرفت. اما به نظر میاد چیزی که این دفعه ساختی به همین آسونی ها داغون نشه.»
امیدوارم اما مطمئن نیستم اگه توفند خیلی قوی باشه هیچ کاریش نمیشه کرد. اما بیمه که داشتی.»
گاهی برای یافتن گمشده ات باید از خانه و کاشانه ای که سالها در آن زندگی کرده ای دل بکنی ...
اما مگر میدانی گمشده ات کیست یا چیست؟ اصلا میخواهی دنبال چه بگردی؟ خودت؟ مادرت؟ گذشته ات؟ آن دریاچه یا کسی که دوستش داشته ای و خودت هم نمی دانستی؟! من که هستم؟ قایقران یا قایق سوار و با این قایق به کجا خواهم رفت؟ به دریاچه ی شمالی یا به شمال دریاچه چه رازی در این دریاچه نهفته است؟ چرا دو سوی این دریاچه این قدر با هم فرق دارند؟ چرا کسی به من درباره ی این همه شگفتی چیزی نگفته بود؟ چرا نمی دانستی گذشته ای چنین رمز آلود و شگفت آور داشته ای؟
چرا خانواده ی ناشناخته ی من هم اسرار آمیز و هم دوست داشتنی است؟
به گذشته پرواز کن ... پاسخ همه ی این پرسش ها را خواهی یافت.
در حال حاضر مطلبی درباره سارا دسن نویسنده ...و ادامه داستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره سیامک دشتی مترجم کتاب ...و ادامه داستان در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک