1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب گفت و گو با صادق هدایت

معرفی کتاب گفت و گو با صادق هدایت

4.1 (5)
کتاب گفت و گو با صادق هدایت (شمیز،رقعی،گیوا)، اثر یوسف یزدانی ، با ترجمه مترجم نسترن پاشایی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1397 توسط انتشارات گیوا ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر

فهرست

  • کتاب گفت و گو با صادق هدایت اثریزدانی . نشر گویا. خریدآنلاین کتاب. خرید کتاب منتشر شده است
    مولف این کتاب با اشراف بر نوشته‌های صادق هدایت، تلاش کرده است گفت و‌ گویی خیالی را با او داشته باشد و پاسخ سوالات خود را بر اساس مسیر فکری هدایت و شناخت‌اش از آثار، زندگی و شخصیت او جواب دهد. 
    درباره کتاب گفت و گو با صادق هدایت
    صادق هدایت یکی از چهره های ادبی شناخته شده و با احترام روشن فکران و نسل جوان و معترض است؛ چهره‌ای که نوشته‌هایش انعکاس زمانه‌اش است و ما را با غم و دغدغه‌ فرهیخته‌ی روزگار خود آشنا می‌کند؛ نویسنده‌ای که ما را وادار میکند به پایان هر آغازی فکر کنیم  و بدون فکرکردن دست به کاری نزنیم. همچنین به ما یاد می دهد درد جامعه‌ خود را بگوییم و از چیزی نترسیم و قلم خود را در قید و بند چیزی و کسی گرو نگذاریم.
    کتاب گفت و گو با صادق هدایت کاری نو و تاثیرگذار است که نگاهی متفاوت به خواننده می‌دهد؛ کتابی که می‌تواند علاقه‌مندان به هدایت را امیدوار کند تا صفحه‌ای جدید در تاریخ ادبیات معاصر باز کنند و دوباره درباره‌ی هدایت قلم بزنند.
     خواندن کتاب گفت و گو با صادق هدایت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
     تمامی علاقه‌مندان به آثار،  تفکر و زندگی صادق هدایت مخاطبان این کتاب‌اند.
    بخشی از کتاب گفت و گو با صادق هدایت
    در نقد و تفسیرِ زندگی، افکار، روحیات، جهان‌بینی و ناامیدی و بدبینی صادق هدایت و آثارش، هزاران صفحه نوشته‌اند و هزار تعبیر و تفسیر به دست داده‌اند. چه بسیار کسانی که او را متهم کرده‌اند به مرگ‌اندیشی و مداحِ مرگ بودن! و چه بسیار افراد مغرض و کج‌اندیشی که خواسته‌اند اندیشه‌ها و شخصیت او را سرکوب یا آلوده کنند! اما جاودانه‌گی هدایت و اندیشه‌هاش به ثبوت رسیده و تا انتهای تاریخِ پر دردسر و طولانی اندیشه‌های بشری خواهد بود، خواهد زیست و پرده‌ها را همچنان فرو خواهد ریخت و حقیقت‌های پنهان و واقعیت‌های تحریف شده را دوباره و هزار‌باره نشان خواهد داد. چرا که دردهای فلسفی بشر با اندکی تفاوت مثل هم‌اند.
    «... آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراءطبیعی، این انعکاس سایة روح، که در حالت اغماء و برزخ، بین خواب و بیداری جلوه می‌کند، کسی پی خواهد برد؟»
    هدایت، هم‌زمان با جنبشِ آزادی‌خواهی و مشروطه‌طلبی، چشم به دنیایی می‌گشاید که به گفته‌ی خودش، پر از فقر، بدبختی، درماندگی و درندگی است. او بر خلاف دیگر افراد خانواده، دچار نوعی حساسیت شدید در برابر پستی‌ها و پلشتی‌ها و بدبختی‌های جامعه‌اش بود و اعتقاد داشت، اگر در دنیا جاهای به خصوصی برای عیش و نوش و خوش‌گذرانی وجود دارد، در عوض فلاکت و بی‌چارگی همه جا یافت می‌شوند. و مردی این چنین، همیشه و در همه حال، دنبال یافتن چراها و چگونگی‌های زندگی بود تا مگر دلیلی برای ادامه‌ی حیاتِ پر دردسرش پیدا کند. چه! به گفته‌ی نیچه: «هر کس چرایی زندگی را دریابد، با هر چه‌گونه‌ای خواهد زیست.»
    و هدایت بی‌دلیل و چرا نمی‌توانست با چگونه‌‌های متفاوت و گاه متضاد کنار بیاید و با خود و جهانِ پیرامون‌اش سازش کند. سرانجام روحِ بی‌قرار و جست و جوگر و خسته‌اش، پوسته را دراند و بی‌رحمانه قیام کرد بر علیه خود و در اوج خودستیزی آگاهانه، در ادامه‌ی خزیدن‌هاش به درونِ پرآشوبش، یک بار برای همیشه، خود را از چنگال‌های پولادین زندگی رهاند تا مگر آرام گیرد.
    این جهان زندان و ما زندانیان
    بشکن این زندان و خود را وارهان

مشخصات محصول

نویسنده: یوسف یزدانی
ویرایش: -
مترجم: مترجم نسترن پاشایی
تعداد صفحات: 118
انتشارات: گیوا
وزن: 141
شابک: 9786004513166
تیراژ: -
سال انتشار: 1397
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

«گفت‌وگو با صادق هدایت» کتابی است که به کوشش یوسف یزدانی به چاپ رسیده است.

در زمان حیات هدایت، هیچ نشریه یا شخصی، با او گفت‌وگویی انجام نداده است. هدایت چنان در وطن خود غریب و محکوم بوده که کسی برای آثار و اندیشه‌هایش پشیزی ارزش قائل نبوده است. او با اینکه نماینده‌ی عینی ما و زبان روزگار و مردم ما بود -قبل از هر بیگانه و دشمنی- خود ما خاموش و فراموشش ‌کردیم؛ چون تلخ حرف زده و واقعیت‌ها را گفته، بی‌هیچ ترس و لرزی! و این‌چنین است که او، یک دفعه از خودش، از خانه‌اش، از جامعه و ملتش و از پیرامون رنگارنگش جدا می‌شود و غریب و تنها چون تبعیدی مغضوبی، جلای وطن می‌کند و برای همیشه، دور از دروغ‌ها و فریب‌ها، و دور از وطن و ملتش، در «پرلاشز» خسته و دل‌شکسته، زیر خروارها خاک، پنهان از چشم نامحرمان اندیشه‌کُش می‌آرامد و آن‌گاه هدایت‌ستیزان، ستیزی تازه را می‌آغازند که این سرنوشت شوم همه‌ی نویسندگان و هنرمندان غیررسمی این سرزمین است. چه رسم هنرمندکُشی در این مملکت، تاریخ دیرینه و پررنگی دارد. هدایت، روشن‌فکر و اندیشمندی خجول، حساس، شکننده و به همان اندازه معترض و بی‌دفاع در برابر زندگی بود. نویسنده‌ای نازک‌خیال و نازک‌دل و سخت کنجکاو. درون‌گرا، آرمان‌گرایی افراطی و بیزار از پیرامونی که نمی‌تواند به حق یا ناحق با آن‌ها و با دنیا و زندگی آن‌ها ارتباط برقرار کند. بی‌قرار مثل عقابی در قفس که در تقلای رهایی است و زیر هیچ سقفی را برنمی‌تابد. در یک آن می‌خواهد همه‌جا باشد. یعنی دلهره‌ی اینجا و آنجا و اکنون بودن را دارد؛ تلاشی بی‌ثمر برای بی‌مکانی و بی‌زمانی حضورش، ولی به گفته‌ی کانت: «انسان‌ها زمان‌مند و مکان‌مند هستند.»

یوسف یزدانی می‌گوید: این کتاب، گفت‌وگویی ذهنی با هدایت است. یعنی از طریق روش «درون‌فهمی» و با استفاده از هرمنوتیک و براساس یافته‌ها، درک و فهمی که از اندیشه‌ها و زندگی هدایت داشتم، سعی کردم جواب‌های احتمالی و به نظر خودم، منطقی هدایت را برای سؤال‌های مطرح‌شده بنویسم. شاید چندان مقبول نیفتد، ولی درست یا غلط، نظر شخصی من است درباره‌ی ایشان و هرگز نمی‌تواند قطعیت داشته باشد. ادعایی ندارم هدایت را خوب فهمیده‌ام و آثار و اندیشه‌هایش را به‌درستی درک کرده‌ام، بلکه من هدایت را آن‌گونه که حس کرده‌ام، تجربه کرده‌ و شناخته‌ام، نوشته‌ام و با همه‌ی کاستی‌ها و ضعف‌ها و نقص‌هایش، ادای دین به مردی از جنس اعتراض است. به بزرگ‌مردِ ادبیات داستانی ایران، به پاس درک و تفاهمی که با ایشان دارم و حس می‌کنم. او فریاد نسل بیمار و رنج‌کشیده و محروم و وامانده در شرایط سخت سیاسی و اجتماعی و عاطفی و فرهنگی است. نسلی که ضمیر ناخودآگاه جمعی‌اش به‌یک‌باره فروریخته و از دست رفته است و در گذر از سنت به مدرنیته، دچار اغتشاشات درونی و بیرونی شده و تحت تأثیری شگرف قرار گرفته است.

این کتاب برای اوست -برای هدایت عزیز و بزرگ و به گفته سنت بوو: «یک اثر ادبی، قطعه فلزی‌ است که در زیر چکش قلم نویسنده و سندانِ فهمِ خواننده‌اش شکل می‌گیرد.»

گوشه ای از کتاب

س: آقای هدایت تمامی کسانی که اهل کتاب و هنر و اندیشه‌اند، با شما و آثار و تفکرات شما کم‌و‌بیش آشنایی دارند، ولی به‌عنوان اولین سؤال و به‌رسم کلیشه‌ی همه‌ی گفت‌وگوها، مایلم معرفی جناب‌عالی را از زبان خودتان بشنوم!

ج: فکر نمی‌کنم آن «تمام کسانی که گفتید، با من و تفکرات و معلوماتم آشنایی درست و قابل‌اعتنایی داشته باشند. به گفته‌ی مولوی: «هر کسی از ظن خود شد یار من!» ولی قبل از جواب دادن به سؤالتان باید عرض کنم، شما هم به‌رغم معترض بودن به رسم و رسوم دست و پاگیر که هیچ ثمری ندارند جز بدبختی و پس‌رفتی فکری، باز تن به کلیشه‌هایی می‌دهید که بازگشتی بی‌حاصل و احمقانه به قواعد پوچ و مسخره و واپس‌گراست و این یعنی نداشتن جرأت شالوده‌شکنی و گریز از قالب‌های تکراری و فرسوده -که از طراحی طرحی نو، در جهان نو، با اندیشه‌ها و ادبیات نو، برای انسان نو، هراس دارید و این خطرناک است و بسیار تأسف انگیز…

س: البته منظور بنده…

ج: من با نظر شما کاری ندارم. در اوج گستاخی و اعتراض که همیشه از آن‌ها بهره‌مند بوده‌ام -باید عرض کنم، یکی از شاخصه‌های مهم نویسنده یا هنرمند بودن و شدن، متفاوت و پیشرو بودن در هر عصری و هر نسلی و در هر سرزمینی است اما شما…

درهرحال از این بحث می‌گذرم و لاجرم می‌رسم به پرسش‌تان. وقتی در شوروی بودم -برای شرکت در کنفرانس ادبی- خانه‌ی فرهنگ شوروی خواست شرح حالی از خودم برایشان بنویسم. کار سختی بود. ولی به اصرارشان «شرح حال نامچه»ای نوشتم دادم دستشان، به این مضمون: من همان‌قدر از شرح حال خودم رم می‌کنم که در مقابل تبلیغات امریکایی‌مأبانه! دانستن تاریخ تولدم به درد چه کسی می‌خورد؟ اگر برای استخراج زایچه‌ام است، این مطلب فقط باید طرف توجه خودم باشد، گرچه از شما چه پنهان، با منجمین مشورت کرده‌ام، اما پیش‌بینی آن‌ها هیچ‌وقت حقیقت نداشته. اگر برای علاقه خوانندگان است، باید اول مراجعه به آراء عمومی آن‌ها کرد. چون اگر خودم پیش‌دستی بکنم، مثل این است که برای جزئیات احمقانه‌ی زندگی‌ام قدر و قیمتی قائل شده باشم، به علاوه خیلی از جزئیات است که همیشه انسان سعی می‌کند از دریچه چشم دیگران خودش را قضاوت بکند و از این جهت مراجعه به عقیده خود آن‌ها مناسب‌تر خواهد بود. مثلاً اندازه‌ی اندامم را خیاطی که برایم لباس دوخته بهتر می‌داند و پینه‌دوز سرگذر هم بهتر می‌داند که کفش من از کدام طرف سائیده می‌شود. این توضیحات همیشه مرا به یاد بازار چارپایان می‌اندازد که یابوی پیری را در معرض فروش می‌گذارند و برای جلب مشتری با صدای بلند جزئیاتی از سن و خصایل و عیوبش نقل می‌کنند. از این گذشته شرح حال من هیچ نکته‌ی برجسته‌ای در بر ندارد. نه پیش‌آمد قابل توجهی در آن رخ داده، نه عنوانی داشته‌ام، نه دیپلم مهمی در دست دارم و نه در مدرسه شاگرد درخشانی بوده‌ام، بلکه برعکس همیشه با عدم موفقیت روبه‌رو شده‌ام. در اداراتی که کار کرده‌ام همیشه عضو مبهم و گمنامی بوده‌ام و رؤسایم از من دلِ خونی داشته‌اند، به‌طوری که هر وقت استعفا داده‌ام با شادی هذیان‌آوری پذیرفته شده است، و روی‌هم‌رفته موجود وازده‌ی بی‌مصرف، قضاوت محیط درباره‌ی من می‌باشد و شاید هم حقیقت در همین باشد.»

نویسنده

یوسف یزدانی

یوسف یزدانی

در حال حاضر مطلبی درباره یوسف یزدانی نویسنده گفت و گو با صادق هدایت در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

مترجم نسترن پاشایی

در حال حاضر مطلبی درباره مترجم نسترن پاشایی مترجم کتاب گفت و گو با صادق هدایت در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم نسترن پاشایی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید