بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب تیله های شیشه ای

معرفی کتاب تیله های شیشه ای

4.1 (5)
کتاب تیله های شیشه ای، اثر فاطمه شایان پویا ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1400 توسط انتشارات سروش ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 60,000 26%

44,400

محصولات بیشتر
تیله های شیشه ای

مشخصات محصول

نویسنده: فاطمه شایان پویا
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 216
انتشارات: سروش
وزن: 241
شابک: 9789641218784
تیراژ: -
سال انتشار: 1400
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(داستان های فارسی،قرن 14)

چکیده

معرفی مختصر کتاب خانه بزرگ و قدیمی عزیز دو تا پلاک با در بزرگ فلزی ورودی برج‌های یاقوت فاصله داشت. سارا با همان لبخند همیشگی‌اش با بچه‌ها خداحافظی کرد و زنگ طوسی رنگ را فشار داد. صدای نازک و کش‌دار سمانه از پشت آیفون پرسید: کی دلش غنج رفت. منم آبجی کوچیکه. دوباره یاد حرف‌های مبینا افتاد. دستش را روی دیوار آجری کنارش کشید و آرام آرام به سمت حوض وسط حیاط رفت. برگ‌های رنگارنگ پاییزی سطح حوض را پر کرده بود. دستش را پایین برد و آن‌ها را کمی عقب زد، از کنار برگ‌ها، تصویر صورتش را توی آب دید. خم شد و زل زد توی چشم‌هایش...

گوشه ای از کتاب

سارا در حالی که سعی میکرد کمد برگشته روی زمین را بلند کند گفت:
سما، کمک کن بلندش کنیم اون سرشو بگیر
امیر حسین هراسان نگاهشان میکرد و ریز ریز ناله اش شنیده میشد.
پای راستش زیر کمد گیر کرده بود. سما که نفس نفس میزد برگشت سمتش و عصبانی گفت: «باز تو کشوها رو پله کردی بری بالای کمد؟ سارا گفت وقت این حرفا نیست فعلاً مواظب خرده شیشه ها باش بعد پای امیر حسین را با احتیاط بیرون کشید چند خراش کوچک روی پا و دست راستش افتاده بود. سارا آرام بغلش کرد و همان طور که به همه جای پایش دست میکشید تا مطمئن شود حالش خوب است نفس عمیقی کشید و گفت: «الحمد لله. چقدر خدا رحم کرد...
امیر حسین خودش را توی آغوش سارا چپاند و عاقبت بغضش ترکید سارا لبخندی زد و او را سفت در بغل گرفت توی دلش تکرار میکرد باید بیشتر حواسم بهشون باشد.
هیچ وقت اولین تجربه پروازم رو فراموش نمیکنم
فوق العاده بود فوق العاده درست مثل یه پرنده توی آسمان آبی وبی نهایت اولش من و مامان در یه تور پرواز دو نفره تندم رزرو کرده بودیم. آخه این جوری ارزون تر هم در میاد
اصلش مامان این کار رو کرده بود چون خودش سالهاست که این کاره س به قول خودش پرنده س پرنده... جالبه نه؟

پشت جلد

خانه بزرگ و قدیمی عزیز دوتا پلاک با در بزرگ فلزی ورودی برجهای یاقوت فاصله داشت. سارا با همان لبخند همیشگی اش با بچه ها خداحافظی کرد و زنگ طوسی رنگ را فشار داد. صدای نازک و کشدار سمانه از پشت ایفون پرسید کیه؟» دلش غنج رفت منم آبجی کوچیکه وارد که شد دوباره یاد حرف های مبینا افتاد دستش را روی دیوار آجری کنارش کشید و آرام آرام به سمت حوض وسط حیاط رفت برگهای رنگارنگ پاییزی، سطح حوض را پر کرده بود. دستش را پایین برد و آنها را کمی عقب زده از کنار برگها تصویر صورتش را توی آب دید. خم شد و زل زد توی چشم هایش...

نویسنده

فاطمه شایان پویا

فاطمه شایان پویا

در حال حاضر مطلبی درباره فاطمه شایان پویا نویسنده تیله های شیشه ای در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید