1
111,000
شما غصه دار باشم؟ عیبی دارد که مثل یک برادر برایتان دلسوزی کنم؟ عذر می خواهم گفتم دلسوزی". یعنی ممکن است از اینکه نخواسته به این فکر افتادم که به طرفتان بیایم شما را آزرده باشم؟»
دختر دستم را فشرد و سرش را فرو انداخت و گفت: «خب خواهش میکنم صحبتش را نکنید تقصیر خودم بود که حرفش را سبز کردم اما خوشحالم درباره ی شما اشتباه نکرده بودم. دیگر رسیدیم. خانه ی من توی همین کوچه است. دو قدم بیشتر نیست.
خدا حافظ، متشکرم! »
یعنی دیگر هیچ وقت شما را نمیبینم؟ حتماً جدی نمی گویید. چطور ممکن است که این آخرین دیدار ما باشد؟»
دختر خندید و گفت خب میبینید؟ اول فقط دو کلمه می خواستید و حالا... خب فکر نمیکنم نتوانم و عده ای به شما بدهم... شاید باز هم یکدیگر را دیدیم...»
گفتم: «من فردا همین جا هستم آه ببخشید، انگار طلبکار شده ام!» بله بی صبرید. چیزی نمانده که طلبکاری کنید.
به میان حرفش دویدم که گوش کنید، خواهش میکنم یک لحظه گوش کنید.... اجازه بدهید یک چیز دیگر در همین مایه ها بگویم. من چاره ای ندارم که فردا بیایم اینجا می دانید من رویا بافم از زندگی واقعی به قدری بیگانه ام که مجبورم این جور لحظه های بی نظیر را دوباره در رؤیا بچشم چون این جور لحظه ها چیزی است که در زندگی ام خیلی کم پیش آمده....
در حال حاضر مطلبی درباره فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی نویسنده شب های روشن نشر ماهی قطع رقعی در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
زادۀ هفتمین روز از خرداد ۱۳۱۲ در تهران. حبیبی تحصیلات خود را در مقطع دبیرستان، در دبیرستان فیروز بهرام به پایان رساند و از سال ۱۳۲۹، تحصیلات خود را در مدرسۀ عالی پست و تلگراف ادامه داد و با پایان آن، در وزارت پست و تلگراف و تلفن مشغول به خدمت شد.
حبیبی در سال ۱۳۳۹ راهی دانشکدۀ فنی دارمشتات در آلمان شد تا تحصیلات خود را ادامه دهد و آنجا بود که همزمان با تحصیل در رشتۀ الکترونیک، با زبان و ادبیات آلمان آشنا شد و شروع به آموختن آن کرد.
اما او کار ترجمه را با مجلۀ سخن آغاز کرد. البته در همان برههها متون گوناگونی را نیز ویرایش میکرد. مسئلهای که تأثیر مثبتش بعدها در کیفیت و یکدستی ترجمههای او هویدا بود.
حبیبی با بیش از چهار دهه فعالیت در عرصۀ ترجمه، پیرامون آشنایی مخاطبان فارسی زبان با بسیاری از نویسندگان بزرگ، پنجرهای پیش روی آنها گشوده است.
ترجمههای او از زبانهای مبدأ، مانند روسی، انگلیسی و آلمانی، بسیار معتبر است تا جایی که بازترجمههای او از آثار ترجمهشده نیز با استقبال چشمگیری روبهرو میشود.
ابله، خواب نیلبک، قمارباز، لوته و همتایش، موشها و آدمها، مرگ ایوان ایلیچ، و سعادت زناشویی تعدادی از عناوین ترجمههای اوست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک