جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
112,500
میان آن همه بهم ریختگی درون آلونک مدتی طول کشید تا ریو متوجه شد در آن
سطح آن دیده نمیشد و تکه های موتور اتومبیل همه جا پراکنده بود. قاعده ش اینه که تعارف کنم بشینین ولی هیچ جایی برای نشستن وجود نداره. بعضی وقتا که قراره کسی برام چک بنویسه یه جایی رو براشون خالی میکنم و گرنه همه
وای میستن
واستاده هم خوبه.»
خب آقای ریو کارتون چیه؟»
«آقای تراسکر میدونین که برادرم رو توی ماشینی پیدا کردن که درش قفل بوده؟
تراسکر با تکان سر تأیید کرد. اون ماشین اینجاست.»
پلیس برای اینکه بتونه بیاد تو شیشه رو شکونده.»
«بله، همین طوره ما سفارش دادیم که شیشه بیارن و جا بندازیم.
ریو کنار مرد که مسن تر از او بود ایستاد. هیچ راهی وجود داره که کسی ماشین رو بعد از حادثه قفل کرده باشه؟ منظورم بعد از مرگ برادرمه میشه؟
تر اسکر به او خیره شد چی میخوای بگی پسر؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک