با ساختار و کارکردش شناخت دولت میوه یک فرایند است تنها فهم این فرایند است که خدایی این الهه انسان ساخته را ممکن میسازد ماکس وبر در بررسیهایش میکوشد این فرایند را تصویر کند از دیدگاه او ماکس وبر تنها یک سوی سکه را دید و تنها یکی از ابعاد این فرایند را فهمید فرایندی که در نتیجه آن مرکز قدرتی پدید آمد که توانست اقتدار فیزیکی بی مانندی را پدید آورد. ماکس وبر نام این اقتدار را به دست گرفتن خشونت فیزیکی میداند خشونتی که تنها در دستان دولت است و هیچ کس را یارای رقابت با دولت در این میدان نیست. نماد این اقتدار مشروع پلیس است و دستگاه های امنیتی دولت به نام این اقتدار مشروع زندان و بازداشتگاه و قاضی و نهادهای دیگر را ساخته است. این اقتدار یا خشونت فیزیکی مشهود است و از چشمان هیچ کس پنهان نیست.
اما بوردیو به نیمه پنهان دیگری از اقتدار دولت می پردازد که آن را «اقتدار نمادین» می خواند. اقتداری که جانمایه و خاستگاه خشونت دیگری به نام «خشونت نمادین است. درس هجدهم ژانویه ۱۹۹۰ بوردیو بیشتر به این نیمه پنهان دولت پرداخته است. این اقتدار یا خشونت نمادین چون ریشه در باورهای مردم دارد و در ضمیر ناخودآگاه آنها لانه کرده دیدنی نیست خشونتی است پنهان و نادیدنی که با همدستی و باور عاملان اجتماعی از آنچه او الهه دولت میخواند بر آنها تحمیل می شود. او دولت را خدا یا الهه میداند زیرا ردپای دولت را در همه میدانها میتوان یافت. حتی مخالفان دولت پس از پذیرش مقام الوهیت گونه دولت با آن میستیزند. بوردیو با چند نمونه ساده نشان میدهد که عاملان اجتماعی موافق و حتی مخالف نظم موجود هر دو در زمین دولت بازی میکنند. اساساً زمین بازی دیگری وجود ندارد. همه قواعد بازی را نیز دولت تعیین میکند ساده ترین نمونه چنین حاکمیتی زندگی همه عاملان اجتماعی در چارچوب سالنامه ای است که بخش جدایی ناپذیر زندگی هاست. تقویم و سالنامه نمونه ای از زمین بازی است که دولتها برای مردمانشان می آفریند. همه مردم زندگی خود را بر اساس آنچه دولتها بدان اعتبار بخشیده اند سامان میدهند. همه مردم در روزهایی که از دیدگاه دولت ویژگی ملی، مذهبی، باستانی و نمادین دارد دست از کار میکشند در روزهای پایان هفته دست از کار می کشند
تلگرام
واتساپ
کپی لینک