«مترجم خائن نیست» چاپِ انتشارات کتاب خورشید، دربرگیرندهی مقالات تئاتر، سینما و ادبیات رضا قیصریه است که طی سالیان دراز در مطبوعات مختلف منتشر شده است. مجموعهای متشکل از نقدهای ادبی و هنری، در قالب ترجمه یا تألیف.
رضا قیصریه، متولد ۱۳۱۹، برندهی جایزهی قلم زرین گردون، فارغالتحصیل علوم سیاسی در زیرشاخهی روزنامهنگاری از دانشگاه رم ایتالیا، نویسندهی دو رمان بلند کافه نادری و در ستایش ۷۷ سالگی و چند مجموعهداستان با عنوانهای هفت داستان، چهار داستان و داستانکها، مترجم بیش از ۴۵ عنوان کتاب از دو زبان ایتالیایی و انگلیسی به فارسی و چند مجموعهداستان و مقاله از فارسی به ایتالیایی از جمله «سه قطره خون» از صادق هدایت است. او منتقد ادبی و هنری و روزنامهنگار با بیش از هشتاد عنوان مقالهی ترجمه و تألیفی در مطبوعات معتبر فیلم، سینما و ادبیات، کلک، بخارا، گلستانه، روزنامهی شرق، اعتماد ملی و… و استاد رشتهی زبان و ادبیات ایتالیایی از اواخر دههی شصت تا اواخر دههی نود است که به پاس کوششهای فراوانش در ترویج فرهنگ و هنر و ادب ایتالیا جایزهی ترجمه را نیز از این کشور دریافت کرده است.
قیصریه فارغالتحصیل دبیرستان البرز است که بعدها برای تحصیل در رشتهی پزشکی راهی اتریش شد. خودش میگوید: با اینکه باطناً علاقه به آن نداشتم، امروز معتقدم علاقه مطرح نیست، کافی است اصرار داشته باشی که بخوانی، علاقه خودبهخود به وجود میآید. در این ارتباط، یکی از دوستانم را مثال میآورم که هر دو با هم در وین طب میخواندیم و هر دو هم به آن بیعلاقه بودیم و هر دو هم با هم از وین به رُم کوچ کردیم، منتها من ادامه نداد و او ادامه داد، تا آنجا که او جراحی حاذق و بعداً صاحب کلینیک خصوصی در کشور آلمان شد. در رم به خاطر علاقه به روزنامهنگاری در دانشکدهی علوم سیاسی نامنویسی کردم؛ اما رشتهی روزنامهنگاری از دانشکدهی علوم سیاسی جدا شد و مستقلاً در شهر پروجا به صورت مدرسهی روزنامهنگاری درآمد و من علوم سیاسی را ادامه دادم چون ارزش دانشگاهی بیشتری داشت. سال آغازین دانشکده مصادف شد با شروع جنبشهای دانشجویی ۱۹۶۸ که بعد از ماه مه ۱۹۶۸ در پاریس به اوج خود رسید و جامعهی ایتالیا را متلاطم کرد. این جنبش از نظر فرهنگی بانی تغییرات بسیاری شد که از هر نظر قابلتوجه است. درواقع میتوان گفت: جنبشی بود که ذهنیتها را تغییر داد. بعد از اتمام تحصیل در علوم سیاسی و در جریان انقلاب اسلامی به ایران بازگشتم و مشاغل متفاوتی را آزمودم و در این فاصله به ترجمهی آثار نویسندگان ایتالیایی و امریکایی مثل: موراویا، بوتزاتی، همینگوی و… پرداختم که داستانهای رُمی؛ تپههای سبز افریقا و پروانه و تانک از جملهی آنهاست. از سال ۱۳۶۵ به تدریس زبان ایتالیایی در دانشگاه تهران و سپس دانشگاه آزاد پرداختم که این همکاری از سال ۱۳۷۴ فقط با دانشگاه آزاد همچنان ادامه دارد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک