55,500
زادۀ بیستویکمین روز ژوئن ۱۹۰۵ در پاریس. سارتر را میتوان از تأثیرگذارترین فیلسوفان، منتقدان، نویسندگان و فعالین سیاسی سدۀ بیستم دانست. در کتاب کلمات که زندگینامۀ کودکیاش، به قلم خود اوست، اشاره شده که سارتر تا ۱۰ سالگی، بیشتر خانهنشین بود و ارتباط بسیار کمی با مردم داشت. این کودکِ تیزهوش و در عین حال گوشهگیر، در میان انبوهی از کتابها پرورش یافت.
در حوزههای نمایشنامه نویسی، فیلمنامه نویسی و روزنامهنگاری فعالیت داشته است و یکی از افراد تاثیرگذار ادبیات فرانسه بشمار میآید.
پدر او نظامی بود و در سنین کودکی پدرش را از دست داد. پس از مرگ پدرش، به همراه مادر نزد پدربزرگ خود که معلم زبان آلمانی بود رفتند. در سالهای کودکی خواندن و نوشتن به زبان آلمانی و فرانسوی را آموخت.
در سال ۱۹۲۲ دیپلم گرفت. تحصیل در دانشسرای عالی پاریس به همراه پل نیزان، دوست و یار غار او، در رشته آموزگاری از تأثیرگذارترین ادوار زندگی اوست. در همین دوره بود که سارتر به همراه نیزان، دست به انتشار مجلهای در دانشسرا زد.
در کودکی بینایی چشم راست خود را بدلیل آبمروارید از دست داد و در ۱۹۷۳ بینایی خود را کاملا از دست داد و دیگر قادر به نوشتن نبود.
انسان محکوم به آزادی است. این جمله چکیده و عصارۀ نحلۀ فکری سارتر است. او به آزادی بنیادی انسان، اعتقاد داشت و این اعتقاد فلسفی را در رمان تأثیرگذارش، یعنی تهوع، و همچنین کتاب هستی و نیستی، تشریح کرده است.
اعتقاد به باورهای چپ، بخش دیگری از حیات فکری اوست. همچنین در سال ۱۹۶۴، نوبل ادبی به سارتر رسید، جایزهای که سارتر از پذیرش آن سر باز زد. او در نامهای به آکادمی نوبل نوشت که نمیخواهد نامش در میان برندگان این جایزه قرار گیرد. او تمایلی نداشت که نامش با سازمانی مرتبط شود.
ژان پل سارتر در سال ۱۹۸۰ درگذشت. خاکسترش در مونپارناس در فرانسه به خاک سپرده شده است.
اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر، هستی و نیستی، ادبیات چیست؟، دستهای آلوده، شیطان و خدا، کار از کار گذشت، مردههای بیکفن و دفن و خلوتگاه عناوین تعدادی از آثار اوست.
زادۀ نخستین روز فروردین ۱۳۱۱ در کرمان. تالار مولوی در تهران، جایی است که علاقهمندان به تئاتر، احتمالاً اجراهای زیادی را در آن دیدهاند، این تالار به همت پری صابری در تهران تأسیس شده است.
وی همچنین مؤسس گروه تئاتر پازارگاد نیز هست. پایان تحصیلات متوسطه برای او مصادف بود با رفتن به پاریس، برای تحصیل در رشتۀ سینما و تئاتر.
در آن دوران بود که صابری، فیلم کوتاهی نیز با موضوعیت یکی از رباعیات خیام ساخت. این فیلم کوتاه در سال ۱۹۵۴، به عنوان بهترین فیلم دانشجویی در آن سال نیز انتخاب شد. سال ۱۳۲۴، سال نخستین بازگشت او به ایران بود. در این حین او به ترجمۀ ادبیات نمایشی پرداخت که ازجمله مهمترین متنهایی که ترجمه کرد میتوان از نمایشنامۀ کرگدن، اثر اوژن یونسکو نام برد.
اواخر دهۀ پنجاه بود که صابری یکبار دیگر از ایران خارج شد و فعالیتهای تئاتری خود را اینبار در ایالات متحده پیگیری کرد. ازجمله فعالیتهای تئاتری او در این برهه، نوشتن و اجرای نمایشنامهای دربارۀ زندگی فروغ فرخزاد بود که در لسآنجلس هم اجرا شد و با استقبال خوبی همراه بود.
اما صابری، برای دومینبار تصمیم به بازگشت به وطن گرفت. این بازگشت همراه بود با کار روی نمایشنامههایی بر پایه زندگی سهراب سپهری و همچنین متنی با الهام از هفت شهر عشق عطار نیشابوری.
فعالیتهای هنری پری صابری در نهایت سبب شد در سال ۲۰۰۴، کشور فرانسه نشان لژیون دونور را به او اهدا کند.
ترجمۀ نمایشنامههایی چون مردگان بیکفن و دفن، کالیگولا، یرما و کرگدن و همچنین تألیف آثاری چون رند خلوتنشین، سوگ سیاوش، یوسف و زلیخا و کوروش کبیر ازجمله فعالیتهای هنری پری صابری است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک