در اين مجموعه داستان تکاندهننده و نامعلول هارتموت لانگه، يکي از بزرگترين داستاننويسان معاصرآلمان، درون مايهي غيبت، سايهي خود را بر تمام داستانها انداخته است. در داستان پلاکارد، مدير آلماني يک بانک، همچنان که در پارکي در وين قدم ميزند، نامش را به فهرست گم شدهها اضافه ميکند، و بدين ترتيب، خروج خودش را از زندگي ملالت بارش رقم ميزند و هنگامي که سوار قطاري به مقصد ونيز ميشود، با بيگانهاي با شولا و سرپوش ملاقات ميکند. مستأجر جديد، با آمد و رفتهاي اسرارآميزش، ذهن مديرهي پير ساختمان را تسخير ميکند و در حمايت از هيچ، بيماري پسري بااستعداد، و ضعف خانواده در برقراري ارتباط با او، به اوج هولناکي ميرسد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک