در درهي كوه نابارور، دختري به نام مينلي، روزها در مزرعه سخت كار ميكرد و شبها به داستانهاي خيالانگيز پدرش دربارهي جيد اژدها و پيرمرد ماه گوش ميداد. مادر مينلي كه از زندگي فقيرانهشان خسته شده بود، دايم به او ميگفت كه اين داستانها واقعيت ندارد و چرنديات است؛ اما مينلي كه اين داستان را باور كرده بود، سفر شگفتانگيزش را براي يافتن پيرمرد ماه آغاز ميكند تا از او بپرسد چهطور ميتواند آينده و سرنوشت خانوادهاش را تغيير دهد. او در سفرش با آدمها و موجودات اسرارآميزي آشنا ميشود كه يكي از آنها اژدهايي است كه براي پرسيدن سؤالش، در اين سفر، مينلي را همراهي ميكند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک