جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
258,926
فصل 1
قبول واقعیت
فصل ۲
فهرست
فصل ۳
اندیشه ها .
فصل ۴
خود را دوست بدارید
فصل ۵
فصل ۶
فصل ۷
فصل ۸
عبور از موانع.
فصل ۹
سپاسگزاری.
فصل ۱۰
رهایش کن.
فصل ۱۱
در خواست کمک کنید.
فصل ۱۲
در سن ۲۷ سالگی من صاحب شغلی خوب در یک شرکت بین المللی بودم و آرزوهای دور و درازی برای ازدواج بچه دار شدن و خوشبختی داشتم اما در دسامبر ۱۹۹۴ وقتی در حال پارک کردن ماشین در بیرون خانه ام واقع در پورت الیزابت افریقای جنوبی بودم توسط دو مرد غریبه ربوده شدم. یادم میآید در آن لحظات با خودم فکر می کردم «اگر قرار است این جا بمیرم بگذار آخرین تلاشم را بکنم تا این وحشی ها را به دست عدالت بسپارم.» از صحبت هایی که بین آنها رد و بدل شده بود اسامی کوچکشان را شناخته بودم و در همان حال با انگشت هایم این اسم ها را روی ماسه ها کندم. من هشتاد متر با جاده فاصله داشتم و اگر قرار بود کوچک ترین شانسی برای زنده ماندن داشته باشم باید خود را به طریقی به جاده می رساندم.
وقتی گلوی شما گوش تا گوش بریده شده باشد دیگر عضله ای وجود ندارد که با آن بتوانید سر خود را راست نگه دارید. به همین خاطر بود که وقتی ایستادم سرم به طرف پشت افتاد. از طرف دیگر دل و روده ام بیرون ریخته بود. با یک دست سرم را در جایش نگه داشتم و با دست دیگر شکمم را گرفته بودم و با حالتی نیمه سینه خیز و نیمه گیج به سوی جاده می رفتم.
شادماندن در روزگاران سخت کتابی است درباره ی . بازگشت به زندگی از قعر شکست ها و ناکامی ها
ه آشنایی با تفکر انسانهای خوشبخت و گام برداشتن در مسیر خوشبختی این کتاب به شما می آموزد که
چگونه خود را در هر شرایطی دوست بدارید. . چگونه علیرغم همه مشکلات احساس خوشبختی کنید
در این کتاب داستان زندگی انسانهایی را میخوانید که دارایی خود را از دست داده اند.
ه تمام ه به سوگ عزیزانشان نشسته اند.
ه اما هرگز تسلیم نشده اند.
با بیماری و اعتیاد و سرنوشت جنگیده اند.
شاد ماندن در روزگاران سخت نقشه راه خوشبختی شماست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک