1
119,000
به جای مقدمه ۱۱
فصل اول
یادداشت های روزانه ی یک آهنگ ساز ۱۵
فصل دوم (معاصران)
جان کیج ۶۳
مرس کانینگهام ۷۱
جاسپر جونز ۷۵
منظره ی صفحه ی نت نویسی ۷۹
فصل سوم شرق و غرب)
صدای مجرد ۸۵
فاصله ای از عود تا بی وا ۸۹
صدای شرق صدای غرب یک سخنرانی ۹۷
درباره ی هنر ایسامو نوگوچی) ۱۱۵
یادبودها ۱۱۹
فصل چهارم (طبیعت)
مردم و درختان ۱۲۹
آب ۱۳۵
باغبان زمان ۱۳۹
اولین مجموعه داستان کوتاه کورتاسار را در هتل ارزان قیمتی در شهر بارانکیا خواندم و از همان صفحه اول فهمیدم دوست دارم وقتی جا افتاده تر شدم، نویسنده ای از سنخ او بشوم. پاریس که بودم یک بار کسی بهم گفت کورتاسار چیزهایش را در کافه دریانورد پیر در بلوار سن ژرمن مینویسد رفتم آنجا و هفته ها به انتظار او نشستم بالاخره یک روز دیدم مثل روح وارد شد. بلند قدترین آدمی بود که میشد تصور کرد. چهره ای شرور مثل بچه های تخس داشت و پالتوی سیاه بی اندازه بلندی تنش بود که او را شبیه کشیش ها کرده بود. من بعد از ظهر آن روز در کافه دریانورد پیر جرئت نکردم به کورتاسار نزدیک شوم فقط تماشایش کردم که بیش از یک نوشت و نوشت بی آنکه برای فکر کردن دست از ساعت نوشتن بردارد. فقط هم یک نصفه لیوان آب معدنی خورد. بعد هوا تاریک شد و او خود نویسش را توی جیبش گذاشت و شبیه به بلند قدترین و استخوانی ترین بچه مدرسه ای دنیا با دفتر مشق زیر بغل آنجا را ترک کر
زادۀ بیستوششمین روز از اوت سال ۱۹۱۴ در بروکسل. کورتاسار را میتوان یکی از ستونهای ادبیات امریکای لاتین و کشور آرژانتین دانست. او در کشاکش شعلهور شدن زبانههای آتش جنگ جهانی اول در پایتخت بلژیک، از پدر و مادری آرژانتینی به دنیا آمد که در سال ۱۹۱۳ راهی بروکسل شده بودند. کورتاسار دربارۀ به دنیا آمدنش میگوید: «تولد من نتیجۀ توریسم و دیپلماسی بود.»
کمی پس از تولد کورتاسار، خانوادهاش برای پیوستن به والدین مادریاش، راهی سوئیس شدند. آنها در ابتدا، مدتی در زوریخ ساکن شدند و کمی بعد راهی ژنو شدند. آنها سپس به بارسلونا رفتند و در نهایت پس از چندی به بوئنوس آیرس بازگشتند.
بازگشت به آرژانتین، برای کورتاسار چندان خوشیمن نبود؛ زیرا در نامهای به گارسیلا سولا، این دوران را دورانی با اندوهی زایدالوصف و عمیق و زودرنجی آزاردهنده توصیف میکند. او در مورد دوران کودکیاش نیز مینویسد: «کودکی من در تصوراتی از ارواح و شیاطین گذشت و با احساسی متفاوت از دیگران.»
دولت خوان دومینگو پرون شرایط وحشتناکی را در آرژانتین به وجود آورده بود. به همین دلیل کورتاسار در سال ۱۹۵۱ تصمیم گرفت به فرانسه مهاجرت کند؛ جایی که باقی عمر را در آنجا گذراند. او همچنین مترجم سازمان یونسکو نیز بود.
او با انتشار رمان رایوئلا (لیلی) در سال ۱۹۶۳، نگاه منتقدان را به خود جلب کرد تا جایی که برخی از آنها معتقد بودند بسیاری از نویسندگان دهۀ شصت و هفتاد میلادی، تحت تأثیر این رمان بودهاند. لیلی از نظر سبک، یکی از نوآورانهترین رمانهای امریکای لاتین نیز است.
جایزهها، تفنگ اسباب بازی:۶۲ و دستورالعملی برای مانوئل از دیگر رمانهای اوست.
در حال حاضر مطلبی درباره احسان چادگانی مترجم کتاب آزاد راه جنوبی خوب در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک