کتاب شیاطین جن زدگان را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
کتاب شیاطین جن زدگان
شیاطین (جن زدگان)
4.4 (1)
کتاب
شیاطین (جن زدگان)،
اثر
فئودورمیخائیلوویچ داستایوسکی
،
با ترجمه
سروش حبیبی
،
در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول
در سال 1402
توسط انتشارات
نیلوفر
،
به چاپ رسیده است.
این محصول
در سایت ایده بوک قرار دارد.
"ورخافنسکی"، رهبر حقیقی توطئهی انقلابی، نسبت به "استاور وگین" احساس نوعی محبت شیطانی میکند. ورخافنسکی فردی است که مانند شیطان واقعی، قدرت مافوق طبیعی دارد؛ شیطانصفت است، از آنرو که به هر نوع زیبایی و جوانمردی کینه میورزد. با این همه قدرت در دست او و وابسته به وسایلی درخور تملک اوست. او بدون زحمت زیاد، افراد سازمان را قانع کرده است که گروه آنها فقط جزیی از یک سازمان بزرگ انقلابی است و خود او با بالاترین شخصیتهای کمیتهی رهبری رابطه دارد. اما راز قدرتش عمدتا در این است که همهی افراد گروه توطئه را نسبت به یکدیگر مظنون ساخته است. این گروه نیهلیست، همگی در برابر شخصیتهایی چون استاوروگنین و به خصوص ورخافنسکی خاضع و مقهورند؛ برخی مانند "ویرگینسکی" سستعنصر و مرددند؛ برخی تفالههای جامعهاند مانند سروان "لبیادکین"، مرد بدمستی که برای پخش اعلامیهها به کارش گرفتهاند، اما ممکن است که خائن هم از آب درآید؛ برخی مانند "لیپوتین"، مزدور و ریاکارند، فردی که در عین ترساندن افراد خانوادهاش از عذاب جهنم در اجتماع به تبلیغ بیدینی میپردازند. "شیگالف"، عضو دیگر این گروه است که معتقد است مردم جهان به دو گروه نابرابر تقسیم میشوند: یک دهم انسانها از آزادی مطلق بهرهمند هستند و بر نه دهم دیگر، قدرت بینهایتی اعمال میکنند. گروه اخیر باید با اطاعت کورکورانه، به پاکی و معصومیت آغازین بشر دست یابند. این گروه نیهلیست، پس از این که به تحریک ورخافنسکی به چند عمل خشونتآمیز دست میزنند، خود را میبازند و در انتظار عواقب محتمل اعمال خود به سر میبرند. آنگاه ورخافنسکی به آنها میگوید که یکی از میان آنها به نام شاتوف میخواهد همهی گروه را لو بدهد. سپس ورخافنسکی شاتوف را به قتل رسانده و به محض ارتکاب این جنایت، دیوانگی بر یکی از جنایتکاران با نام "لیامشین" چیره میشود و او خواه به انگیزهی انسانیت و خواه بر اثر ضعف روحی میخواهد همهچیز را برای پلیس اعتراف کند. اما ورخافنسکی برای دفع سوء ظن، یکی از افراد گروه با نام "کیریلوف" را برآن میدارد تا مسئولیت تمام حوادث را برعهده گیرد. سرانجام نیز رمان با خودکشی کیریلوف به پایان میرسد. در واقع انتحار او، برای این است که دیگر انسانها را با آزادی کامل آشنا سازد. گفتنی است "داستایفسکی"، در این رمان، کمتر تصویری از مردان انقلابی به دست میدهد، بلکه عمدتا در اعماق خصوصیات نژاد روس و روح انسان، غوطهور میشود. این کتاب، تراژدی کلی و ابدی مردمان بیخداست.
چکیده
"ورخافنسکی"، رهبر حقیقی توطئهی انقلابی، نسبت به "استاور وگین" احساس نوعی محبت شیطانی میکند. ورخافنسکی فردی است که مانند شیطان واقعی، قدرت مافوق طبیعی دارد؛ شیطانصفت است، از آنرو که به هر نوع زیبایی و جوانمردی کینه میورزد. با این همه قدرت در دست او و وابسته به وسایلی درخور تملک اوست. او بدون زحمت زیاد، افراد سازمان را قانع کرده است که گروه آنها فقط جزیی از یک سازمان بزرگ انقلابی است و خود او با بالاترین شخصیتهای کمیتهی رهبری رابطه دارد. اما راز قدرتش عمدتا در این است که همهی افراد گروه توطئه را نسبت به یکدیگر مظنون ساخته است. این گروه نیهلیست، همگی در برابر شخصیتهایی چون استاوروگنین و به خصوص ورخافنسکی خاضع و مقهورند؛ برخی مانند "ویرگینسکی" سستعنصر و مرددند؛ برخی تفالههای جامعهاند مانند سروان "لبیادکین"، مرد بدمستی که برای پخش اعلامیهها به کارش گرفتهاند، اما ممکن است که خائن هم از آب درآید؛ برخی مانند "لیپوتین"، مزدور و ریاکارند، فردی که در عین ترساندن افراد خانوادهاش از عذاب جهنم در اجتماع به تبلیغ بیدینی میپردازند. "شیگالف"، عضو دیگر این گروه است که معتقد است مردم جهان به دو گروه نابرابر تقسیم میشوند: یک دهم انسانها از آزادی مطلق بهرهمند هستند و بر نه دهم دیگر، قدرت بینهایتی اعمال میکنند. گروه اخیر باید با اطاعت کورکورانه، به پاکی و معصومیت آغازین بشر دست یابند. این گروه نیهلیست، پس از این که به تحریک ورخافنسکی به چند عمل خشونتآمیز دست میزنند، خود را میبازند و در انتظار عواقب محتمل اعمال خود به سر میبرند. آنگاه ورخافنسکی به آنها میگوید که یکی از میان آنها به نام شاتوف میخواهد همهی گروه را لو بدهد. سپس ورخافنسکی شاتوف را به قتل رسانده و به محض ارتکاب این جنایت، دیوانگی بر یکی از جنایتکاران با نام "لیامشین" چیره میشود و او خواه به انگیزهی انسانیت و خواه بر اثر ضعف روحی میخواهد همهچیز را برای پلیس اعتراف کند. اما ورخافنسکی برای دفع سوء ظن، یکی از افراد گروه با نام "کیریلوف" را برآن میدارد تا مسئولیت تمام حوادث را برعهده گیرد. سرانجام نیز رمان با خودکشی کیریلوف به پایان میرسد. در واقع انتحار او، برای این است که دیگر انسانها را با آزادی کامل آشنا سازد. گفتنی است "داستایفسکی"، در این رمان، کمتر تصویری از مردان انقلابی به دست میدهد، بلکه عمدتا در اعماق خصوصیات نژاد روس و روح انسان، غوطهور میشود. این کتاب، تراژدی کلی و ابدی مردمان بیخداست.
در حال حاضر مطلبی درباره فئودورمیخائیلوویچ داستایوسکی
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
زادۀ هفتمین روز از خرداد ۱۳۱۲ در تهران. حبیبی تحصیلات خود را در مقطع دبیرستان، در دبیرستان فیروز بهرام به پایان رساند و از سال ۱۳۲۹، تحصیلات خود را در مدرسۀ عالی پست و تلگراف ادامه داد و با پایان آن، در وزارت پست و تلگراف و تلفن مشغول به خدمت شد.
حبیبی در سال ۱۳۳۹ راهی دانشکدۀ فنی دارمشتات در آلمان شد تا تحصیلات خود را ادامه دهد و آنجا بود که همزمان با تحصیل در رشتۀ الکترونیک، با زبان و ادبیات آلمان آشنا شد و شروع به آموختن آن کرد.
اما او کار ترجمه را با مجلۀ سخن آغاز کرد. البته در همان برههها متون گوناگونی را نیز ویرایش میکرد. مسئلهای که تأثیر مثبتش بعدها در کیفیت و یکدستی ترجمههای او هویدا بود.
حبیبی با بیش از چهار دهه فعالیت در عرصۀ ترجمه، پیرامون آشنایی مخاطبان فارسی زبان با بسیاری از نویسندگان بزرگ، پنجرهای پیش روی آنها گشوده است.
ترجمههای او از زبانهای مبدأ، مانند روسی، انگلیسی و آلمانی، بسیار معتبر است تا جایی که بازترجمههای او از آثار ترجمهشده نیز با استقبال چشمگیری روبهرو میشود.
ابله، خواب نیلبک، قمارباز، لوته و همتایش، موشها و آدمها، مرگ ایوان ایلیچ، و سعادت زناشویی تعدادی از عناوین ترجمههای اوست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک