«خانممعلم دست کوچولو را محکمتر گرفت و متوجه دست عرقکرده و گرم او شد. با خودش گفت این دستمثل قصه میماند...» اما چطور قصهای؟ قصهها از کجا میآیند؟ چه کسانی آنها را مینویسند؟ داستان «قطار آن شب» قصهی دختربچهای است که همراه مادربزرگش مسافر قطار هستند. دخترک در کوپه با زنی جوان که معلم و نویسنده است دوست میشود و شمارهتلفن خانهشان را به او میدهد تا هروقت به شهر آمد با او تماس بگیرد و به دیدنش بیاید اما خانم معلم تلفن نمیزند ماهها میگذرد و دخترک چشمانتظار میماند. روزی خانم معلم قصهی دخترک را برای دانشآموزانش تعریف میکند و از آنها میخواهد که پایان قصه را آنطور که دلشان میخواهد روایت کنند. دانشآموزان هرکدام پایانی برای این آشنایی دارند. آنها قصهی خود را دارند، و ما با یک قصهی سرراست مواجهه نیستیم. در واقع کتاب قطار آن شب داستانی چندلایه است که در یک لایهی آن قصهی دخترک و نویسنده در جریان است و در لایههای دیگر قصهی دیگر شخصیتهای داستان پابهپای قصهی دخترک و نویسنده پیش میرود. مادربزرگ، شاگردان مدرسه، پدر و پیرمرد روی نیمکت پارک، همه میخواهند نهتنها جزئی از قصه باشند، بلکه در نوشتن و پیشبرد قصه و نحوهی نتیجهگیری آن هم سهیم شوند. کتاب قطار آن شب علاوهبر داشتن قصهی جذاب و معصومانه، یک کلاس آموزشی درخشان دربارهی شیوههای داستاننویسی است. این کتاب به دو زبان انگلیسی و کرهای ترجمه شده است. اگر میخواهید هم داستان بخوانید و هم داستاننویسی یاد بگیرید، کتاب قطار آن شب بهترین گزینه برای شماست. اقتباسهای سینمایی از آثار احمد اکبرپور حمیدرضا قطبی با اقتباس از کتاب «قطار آن شب» نوشتهی احمد اکبرپور فیلم قطار آن شب را ساخت. فیلم قطار آن شب در جشنوارهی بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان المپیا اکران شد و پروانهی زرین بهترین فیلم کودک از نگاه داوران کودک، دیپلم افتخار بهترین بازیگر و جایزهی نوآوری را کسب کرد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک