تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایدهبوک
چکیده
معرفی مختصر کتاب شهر «گلهای آفتابگردان» در منطقهای کوهستانی قرار داشت و اطراف آن را گلهای آفتابگردان پوشانده بود که زیبایی و طراوت زیادی به شهر داده بود. «حسنی» به همراه پدر و مادرش در این شهر به سادگی زندگی میکرد. پدر حسنی میوهفروش بود و در بازار میوه، مغازه داشت. حسنی متوجه شد که پدرش مشتری زیادی ندارد و بدینترتیب درآمد مناسبی نیز ندارد. کمی بعد او فکری به ذهنش رسید که باعث رونق مغازة پدرش گردید؛ ضمن آن که عضو دایمی گروه نمایش عروسکی شهر نیز شد.