1
133,000
کتاب حاضر ترجمه ای است از سه داستان برجسته ی تولستوی که به درستی یکی از بزرگترین نویسندگان عصر طلایی روسیه به شمار می رود. گفتنی است این سه اثر با توجه به زندگی و سرگذشت پرفراز و نشیب تولستوی از سه دوره ی متفاوت حضور وی در عرصه ی ادبیات روسیه انتخاب شده اند.
درباره ی داستان اول باید گفت که به گونه ای نمایی از روسیه ی دهه ی هشتاد است. در حقیقت پالیکوشکا بیشتر از سه سال پس از دست نوشته های شاهزاده نخلودوف به رشته ی تحریر درآمده است، اما با توجه به آنکه در جنبه های مختلف اصول داستان نویسی از استحکام بیشتری برخوردار است و به گونه ای آشکار متمایز از دیگر آثار تولستوی به شمار میرود بر آن شدیم تا همین عنوان را برای مجموعه انتخاب کنیم و آن را به عنوان اولین داستان تقدیم خوانندگان گرامی نماییم به جرئت میتوان گفت پالیکوشکا در میان آثار تولستوی از کمترین نصایح اخلاقی برخوردار است و صاحب نظرها معتقدند که این اثر می توانست به عنوان شاهکاری در نوع خودش به حساب آید و حتی در حد و اندازه ی یک رمان بزرگ به عرصه ی ادبیات پای نهد.
قرار دارد و اغلب با سؤال ها و آرای غیره منتظره بی ربط و جسته و گریخته ی خود جمع را متعجب می کند.
هر دو ناطق جانب رزون را نگه داشته بودند. به غیر از این دو، گهگاه دو پر حرف دیگر نیز در بحث . مداخله میکردند؛ یکی با ریشی پهن و سفید به نام خرابکوف که مدام تکرار میکرد تو دوست مهربان من هستی.» و دیگری با چانه ای کشیده به نام ژید کوف که او نیز پیوسته رو به سوی جمع تکرار می کرد: «برادران من اند که می روند.» و در حالی که به همه توجه داشت موقرانه و شمرده شمرده حرف می زد. حرف هایش اصلاً به درد نمیخورد وضع به همین منوال بود. هیچ کس گوش نمی داد، اما این دو از همه بیشتر فریاد میکشیدند و خانم ها را می ترسانند و حرف هایشان کمتر از همه مورد توجه قرار میگرفت و به سرعت در همهمه و سرو صدا گم میشد شخصیتهای مختلف دیگری نیز وجود داشتند؛ بعضی غمگین، عده ای موقر و برخی دیگر مهربان وحشت زده و زنان روستایی که پشت سر دهقانان با چوبهایی در دست ایستاده بودند اما من بار دیگر میگویم که درباره ی همه ی اینها خدا میداند مردم به طور کلی شامل دهقانانی بودند که انگار در کلیسا ایستاده باشند و پشت سر آنان زنان در حال صحبت در مورد امور خانه داری بودند همچون زمانی که ایستاده ای و منتظری که به یک باره سروصدا تمام شود و عده ای از بی نیاز هم بودند که این تجمع نه چیزی از ثروت آنان کم میکرد و نه چیزی به آنان اضافه مینمود از جمله ارمیل با صورت پهن و براقی که دهقانان به دلیل اینکه آدم ثروتمندی بود به او شکم گنده می گفتند. همچنین استا روستین که در صورتش یک جور خود پسندی مبنی بر قدرتمندی نمایان بود چرا شما چیزی نمی گویید هیچ کس مرا وادار نمیکند، چهار تا پسر ؟! هیچ کسی را تسلیم نمیکنند و گهگاه آزاد اندیشانی چون پیل و رزون را به دعوا تحریک می کردند و آنان آرام و قاطع با همان هوش دست نخورده ی خود جواب می دادند.
افراد حاضر در محل تعریف می کردند ایلیت با همان طنایی که از گهواره باز شده بود حال با پیراهن و شلواری به تن و با کلاهی از سر افتاده از تیر آویزان بود. پاهایش نزدیک به زمین، اما آثار و نشانه ای از حیات در او دیده نمی شد. آپولینا که در بهت و حیرت غرق بود برای چندمین بار به طرف پله ها دوید. ولی او را به محوطه راه ندادند. دختر بچه ای فریاد زد مادرجان سمگا خفه شد
زاده نُهُمین روز سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا در روسیه و در خانوادهای با پیشینهای قدیمی و اسم و رسمدار. پدر تولستوی کُنت بود و مادرش شاهزاده خانمی به نام ماریا نیکولایونا والکونسکایا. تولستوی خیلی زود پدر و مادرش را از دست داد. مادر را زمانی که فقط ۲ ساله بود و پدرش هم زمانی که تنها ۹ سال داشت از دست داد. از این رو، سایهی سنگین مرگ از همان کودکی قدرتش را به تولستوی نشان داد. بعد از فوت پدر بود که عمهاش تاتیانا سرپرستیِ این پسربچه را به عهده گرفت.
در این بین، تحصیلات تولستوی تا زمان دانشگاه خوب پیش میرفت و با فرارسیدن زمان تحصیلات دانشگاهی، او ابتدا در رشتهی زبانهای شرقی در دانشگاه قازان شروع به تحصیل کرد؛ اما پس از چندی، با انصراف از این رشته، به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت، انتخابی که چندان ثمرهای نداشت و تولستوی پس از چندی به زادگاه خود بازگشت.
در سال ۱۸۵۱ لف تولستوی در ارتش ثبتنام کرد و بلافاصله به همراه ارتش روس راهی مأموریت قفقاز شد. تابستان سال ۱۸۵۱ بود که تولستوی نخستین داستان خود را نوشت و نامش را «کودکی» گذاشت و یک سال بعد، آن را در مجلهی معاصر چاپ کرد.
دوران خدمت در ارتش، زمانی است که تولستوی به شکل حرفهای درگیر فرآیند نوشتن میشود. شرکت در مأموریتهای گوناگون سبب میشود تا او با شناخت بیشتر مردم و فضاهای گوناگون، دستمایهی خوبی برای داستانهای خود پیدا کند. در این بین، نگاه جستوجوگرانهی او نیز به کمکش میآید تا در اوضاع و احوال زندگی و زمانهی انسان روس دقیقتر شود.
تولستوی بعدها سعی کرد تا همین نگاه دقیق به مردم را در سفرهایی که در یک بازه زمانی ۶ ماهه به کشورهایی همچون انگلستان، فرانسه، آلمان، سوییس و ایتالیا داشت تکرار کند. تجربهای که بعدها بهخوبی تأثیراتش را در شاهکارش «جنگ و صلح» مشاهده میکنیم.
تولستوی را میتوان نویسندهای دانست که در زمان حیات خود، در چهارچوب مرزهای روسیه تحت فشار حاکمیت تزاری بود، اما خارج از این چهارچوب و در کشورهای دیگر، او نویسندهای محبوب و بزرگ به حساب میآمد. حکومت تزاری آثارش را توقیف میکرد و پلیس تزاری به دقت او را زیر نظر داشت. حتی در برههای او را به روانپریشی متهم کردند، اما با گذشت زمان، نام تولستوی برای همیشه در صفحات تاریخ ماندگار شد و حاکمیت تزارها در دل همین تاریخ برای همیشه از میان رفت.
در حال حاضر مطلبی درباره فهیمه توزنده جانی مترجم کتاب پالیکوشکا شگرد در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مریم برزگر مترجم کتاب پالیکوشکا شگرد در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک