جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
222,000
آشنایی با این کتاب از طریق متن مصاحبه ی تلویزیون !Democracy Now" با نویسنده ی آن جان پرکینز امکان پذیر شد. وی زمانی تحت امر «آژانس امنیت ملی» آمریکا مأموریت داشت قامت اقتصادی کشورهای در حال توسعه را زیر بار وام های کمر شکن خم کند با شروط تحمیلی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای بازپرداخت اقساط وامها ناگزیر خدمات اجتماعی بهداشتی و آموزشی دولتها به طبقات محروم و متوسط به شدت محدود و ناممکن میگردید و در این کشورها فاجعه می آفرید. و در صورت عدم بازپرداخت اقساط وام، امكان تاراج منابع طبيعي کشورهای قربانی برای صاحبان منافع تجاری آمریکا و امکان امر و نهی های سیاسی و نظامی برای دولت آمریکا فراهم می آمد. این کتاب شرح اعترافات فردی است که زیر فشار طاقت فرسای وجدان معذب و محکمه ی انسانی ذهن خویش حقایق نظام موجود جهانی را برملا میکند و به بیان ترفندهای سرمایه داری لگام گسیخته برای اقتدار روزافزون و شکل گیری ابر شرکت سالاری» (حاکمیت شرکتهای بزرگ و امپراتوری جهانی آمریکا می پردازد؛ امپراتوری ای بدون امپراتور و تحت کنترل ابر شرکتها پرکینز پس از مدتها دو دلی در افشاگری با مشاهده ی خرابه های برج های دو قلوی نیویورک دریافت که توفانی که کشورش درو میکند
در فعالیت های ضد کمونیستی در سراسر نیم کره ی جنوبی قاره آمریکا حمایت می کردند و از کمک به بنگاه های اقتصادی بزرگ آمریکا مثل استاندارد اویل متعلق به راکفلرها و شرکت یونایتد فروت که بعدها بوش پدر آن را خرید دریغ نمی ورزیدند. ظاهراً این دولتهای دست نشانده نمیفهمیدند که منافع آمریکا با بهبود وضع مردم فقیر و بدبختی که در مزارع بزرگ و ابر شرکت ها به بردگی واقعی کشیده شده بودند حفظ خواهد شد. خانواده های حاکم بر پاناما در قبال حمایتهایشان از آمریکا، از اجر و پاداش خوبی برخوردار میشدند از زمان اعلام استقلال پاناما تا سال ۱۹۶۸ نیروهای نظامی آمریکایی بیش از ده - دوازده بار از طرف حکام پاناما در امور آن کشور مداخله کردند. لیکن در آن سال (۱۹۶۸) هنگامی که من هنوز داوطلب «سپاه صلح» در اکوادور بودم مسیر تاریخ پاناما ناگهان عوض شد. آرنولفو آریاس ، آخرین نفر در صف خودکامگان در جریان کودتایی سقوط کرد و عمر توریخوس به عنوان رئیس حکومت ظاهر شد؛ گرچه وی در عملیات کودتا (۲) نقش فعالی ایفا ایفا نکرده بود. طبقات متوسط و پایین پاناما به توریخوس به دیده ی احترام می نگریستند. او خود در روستایی اطراف سانتیاگو که والدینش در آن آموزگار مدرسه بودند بزرگ شده و سلسله مراتب گارد ملی را خیلی سریع در نوردیده بود. گارد ملی واحد نظامی اصلی ،پاناما نهادی بود که در دهه ی ۱۹۶۰ بین فقرا از حمایت و محبوبیت رو به رشدی برخوردار بود معروف بود که او به حرفهای بینوایان گوش می دهد، در حلبی آبادها حضور پیدا می کند، در آلونک هایی که سیاستمداران جرئت ورود به آنجاها را نداشتند جلسه برگزار میکند
تلگرام
واتساپ
کپی لینک