معرفی مختصر کتاب کتاب مصور حاضر، داستاني از افسانههاي عامه است که با زباني ساده و روان براي گروه سني (ب) نگاشته شده است. داستان درباره پادشاهي است که مانند ديگر پادشاهان شيفته تجمل و بخصوص لباسهاي زيباست. دو خياط فريبکار به پادشاه وعده ميدهند که براي وي لباسي زيبا و مجلل بدوزند که افراد نادان و نالايق توان ديدن آن را نداشته باشند. در روز موعود پادشاه باآنکه خود لباسي نميبيند، در ميان تعريف و تمجيد اطرافياني که نگران زير سؤال رفتن لياقت خود هستند، باافتخار لباسي را که وجود نداشت ميپوشد و در انظار عمومي ظاهر ميشود و هيچکس از مردم نيز از ترس اينکه نکند احمق به نظر برسند سخني از برهنگي پادشاه نميگويند. بالاخره کودکي باصداقتي معصومانه ميگويد شاه چرا لباس بر تن ندارد و ديگران پسازاين سخن کمکم جرئت ميکنند که بگويند شاه لباس بر تن ندارد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک