جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
250,000
در همان سالها ترانه ی معروف زهره را اولین بار خانم پروانه که اصالتاً ترک بود اجرا کرد. بعد از این منوچهر همایون پور آنرا خواند بعد من خواندم و بعد از من داریوش رفیعی با ارکستر مجید وفادار اجرا کرد. منتها در آن تاریخ که ما آن ترانه را در رادیو خواندیم هنوز ضبط صوت به ایران نیامده بود اما وقتی داریوش خواند هم ضبط صفحات گرامافون رونق گرفته بود و هم نوار ضبط صوت به ایران آمد که خوشبختانه با صدای وی ضبط شده و الحق هم بسیار خوب خوانده است. البته من این ترانه را که شعر آن از مرحوم تفضلی است به همراه ارکستر دوست عزیزم ابراهیم سلمکی اجرا کردم و این عزیزان بعد از ما فعالیت هنری خود را شروع کردند ولی من بیشتر به دنبال کار تأتر رفتم و بعد هم سرکار استوار» شدم.
شرایلی استاد برای خاتمه ی این گفتگو اگر مطلبی به عنوان سخن آخر از داریوش دارید بفرمایید. همایون همه ی جوانی ما خاطره بود البته او در راهی رفت که واقعاً من در آن موقع شدیداً مخالف آن بودم ولی متأسفانه او با افراد نابابی محشور شده بود. حتی برای بار اولی که در آن حال دیدمش وحشت کردم که چه به روز خود میآورد و حال که او در میان ما نیست نمیتوانم این مسائل را عنوان نمایم ولی مسئله ایست که همه میدانند و حتی علت رفتن داریوش از این جهان را هم بارها گفته اند. من خیلی هم از بابت داریوش و هم دوست دیگرمان علی اشتری ناراحت بودم ولی خوب متأسفانه در آن زمان این مسئله از مقتضیات کار هنر شده بود و در عین حال این عزیزان هم خیلی زود خود را در این ورطه آلوده کردند و بی اختیار در این راه پیش رفتند و حیف و صد حیف که قدر خود را ندانستند و چه زود پرپر شدند و از میان ما رفتند.
دفتری دارم که اکثر خاطرات خود را در آن ثبت کرده ام بگذارید در آخر مطلبی از آن را برایتان بخوانم .... در هنگام تدفین او هم جنجالی به پا شد زیرا نمی گذاشتند او را در مقبره ی ظهیر الدوله دفن کنند ولی بالاخره در اثر فشار مردم اجازه ی دفن صادر شد. پس از چند روزی، محفلی در منزل بنده تشکیل گردید که در آن مرحوم اشتری و برادر مرحوم داریوش رفیعی و چند تن دیگر نیز شرکت داشتند اشتری غزلی در مرگ رفیعی سروده بود و من آنرا با آواز خواندم و نواری هم ضبط شد که به یادگار ماند. شعر این بود:
کو بلبل شوریده دل خوش سخن ما کوآنکه از او بود. صفای چمن ما -
تلگرام
واتساپ
کپی لینک