1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب مرغابی وحشی نشر بیدگل

معرفی کتاب مرغابی وحشی نشر بیدگل

4.3 (5)
کتاب مرغابی وحشی (نمایشنامه های بیدگل:ایبسن 2)، اثر هنریک ایبسن ، با ترجمه بهزاد قادری - یدالله آقاعباسی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1402 توسط انتشارات بیدگل ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود

275,520

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر

فهرست


مشخصات محصول

نویسنده: هنریک ایبسن
ویرایش: -
مترجم: بهزاد قادری - یدالله آقاعباسی
تعداد صفحات: 210
انتشارات: بیدگل
وزن: 208
شابک: 9786007806173
تیراژ: -
سال انتشار: 1402
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

«مرغابی وحشی» عنوان نمایشنامه‌ای است از هنریک ایبسن که میرمجید عمرانی آن را مستقیماً از زبان نروژی ترجمه، و نشر شورآفرین آن را به چاپ رسانده است.

«مرغابی وحشی» نمایشنامه‌ای است روان‌شناسانه که ایبسن در آن باز به جایگاه و نقش حقیقت در زندگی می‌پردازد. گره گرش ورله می‌کوشد با رو کردن دروغ‌ها و رازهایی که دوستش یالمار و خانواده او را پیله‌وار در برگرفته، آن‌ها را به «حقیقت» برساند؛ ولی «حقیقت» به یک مرگ می‌انجامد. نمایشنامه همان تلخی نمایشنامه‌ی «دشمن مردم» را در خود دارد، ولی این‌بار ایبسن به این می‌اندیشد که آگاهی از حقیقت برای بیشتر مردم سودی ندارد و آن‌ها را در هم می‌شکند. اینک او حقیقت‌جویی را مهم‌ترین چیز در این جهان نمی‌داند و گمان می‌کند که شاید بسان حقیقت‌جویی گره گرش در نمایشنامه، تنها دوستی خاله خرسه از آب درآید. او دیگر بر گفتن حقیقت به آدم‌های عادی و گرفتن «دروغ زندگی» از آن‌ها پافشاری نمی‌کند؛ چراکه از آن بیم دارد که با این کار «خوشبختی» را از آن‌ها بگیرد. «مرغابی وحشی» را می‌توان ریشخندی از سوی ایبسن به اندیشه‌هایی دانست که پیش‌تر به آن‌ها باور داشت.

زبان ایبسن در «مرغابی وحشی» بسیار پیچیده است. او برای روشن‌سازی سرشت و منش چهره‌هایش به هر‌یک زبان ویژه‌ی خود را می‌دهد و نیک آگاه است که شیوه‌ی سخن گفتن آدم‌ها هم به پیشینه‌ی شخصی، جایگاه اجتماعی، درجه‌ی بهره‌مندی از آموزش و دیگر عوامل زندگی وابسته است و هم به موقعیت‌های گوناگونی که خود را در آن می‌یابند. آن‌ها بر پایه‌ی چشم‌داشت پیرامونشان و تأثیری که می‌خواهند بر دیگران بگذارند به گفتارشان سروسامان می‌دهند. ایبسن در پیوند با اجرای نمایشنامه‌ی «پرهیب‌ها»، در نامه‌ای می‌نویسد:

زبان باید به گوش طبیعی بیاید و شیوه‌ی بیان هریک از افراد نمایشنامه باید منش‌نما (کاراکتریستیک) باشد. این آدم حرفش را مثل آن یکی نمی‌زند. برای همین هم، در نمایشنامه‌ی «انگستراند و رگینه» در گفت‌وگو با کشیش ماندرش، با یک لحن سخن می‌گویند و با یکدیگر با لحنی دیگر.

چکیده

معرفی مختصر کتاب کتاب حاضر، نخستين نمايشنامه سومين دوره هنري «ايبسن» است. اثري كه بنابه اظهارنظر بسياري منتقدان بزرگ‌ترين اثر «ايبسن» نيز بود. در اين نمايش به‌روشني مي‌توان ديد كه نكته اصلي قابل‌تحليل خود سمبل مرغابي وحشي و وظيفه بياني آن است. اين اثر تنها نمايشنامه‌اي از «ايبسن» است كه در طول تمام صحنه‌هاي آن سمبل اصلي يعني مرغابي وحشي حضور دارد و خواننده و بيننده را ياري مي‌کند تا هيچ‌گاه حتي يک‌لحظه از توجه به زندگي درهم‌شکسته انسان‌هايي كه زندگي وحشي و طبيعي خود را فراموش کرده‌اند غافل نشود.

گوشه ای از کتاب

اکدال: بار دیگه می‌تونین خوب تماشاش کنین. (در صندلی دسته‌دار کنار بخاری می‌نشیند.) اوه، باور کنین این مرغابیای وحشی، خیلی عجیبن.

گره گرش: ولی، ستوان اکدال، چطور تونستین بگیرینش؟

اکدال: من که نگرفتمش. یک کسی تو این شهره که این رو می‌تونیم ممنون اون باشیم.

گره گرش: (کمی جا می‌خورد) این فرد پدر من که خب هیچ نمی‌تونه باشه؟

اکدال: چرا، راستش. درست پدر شماست. هام.

یالمار: عجیب بود که تونستی این رو حدس بزنی، گره گرش؟

گره گرش: پیش‌تر آخه گفتی خیلی چیزا رو مدیون پدرمی و خب من هم همچو فکری کردم.

گینا: ولی مرغابی رو از خود بازرگان نگرفتیم که.

اکدال: براش می‌تونیم ممنون هوکن ورله هم باشیم، گینا. (به گره گرش) می دونین، تو قایق بوده، بهش تیراندازی کرده. ولی چشماش دیگه خیلی کم‌سو شده پدرتون. هام. تنها زخم برداشته اون.

گره گرش: پس این‌طور. یکی دو تا گلوله خورده.

یالمار: آره، همچین دو سه تایی خورده.

هدویگ: زیر بالش خورده و برای همین نمی‌تونسته بپره.

گره گرش: خب، اون وقت رفته پس ته آب دیگه؟

اکدال: (خواب‌آلود، با صدای کلفت) روشنه این. همیشه همین کار رو می‌کنن مرغابیای وحشی. تا می‌تونن، میرن ته، پسرم. – با نوک‌شون خزه‌ها و جلبکا – و هر آت و آشغالی رو که اون پایین پیدا شه می‌چسبن. دیگه‌ام هرگز نمی‌آن بالا.

گره گرش: ولی، ستوان اکدال، مرغابی شما که اومد.

اکدال: سگ عجیب باهوشی داشت پدرتون. – اون سگه- رفته پی مرغابی یه زیر آب و دوباره آورده‌اش بالا.

گره گرش: (رو به یالمار می‌کند) اون وقت هم شما گرفتینش؟

یالمار: نه درجا. اول برده‌اندش خونه‌ی پدرت، ولی اون‌جا رو نمی‌اومده و به پترشن می‌گن کلک شو بکنه.

اکدال: (میان خواب و بیداری) هام – آره، پترشن – مردک خرفت –

یالمار: (آرام‌تر سخن می‌گوید) می‌بینی، این‌جور شد که گیر ما اومد. آخه پدرم کمی با پترشن آشناست و وقتی این چیزا رو از مرغابی وحشی شنیده، کاری کرده تا گرفته‌ش.

گره گرش: حالا هم تو این اتاق زیر شیروانی حسابی خوش و خرمه. آره، همچی که باور نمی‌شه کرد. چاق‌و‌چله شده. خب، حالا هم دیگه اون‌قدر اون تو بوده که زندگی وحشی راستی از یادش رفته. اصل کارم همینه.

گره گرش: حتمن حق با توئه، یالمار. تنها هیچ نگذار چشمش به آسمون و دریا بخوره؛ ولی من دیگه باید برم، آخه به گمونم پدرت خوابش برده.

یالمار: اوه، برای اون –

گره گرش: ولی راستی – گفتی به اتاق برای اجاره داری، – یه اتاق خالی؟

یالمار: آره خب. چطور مگه؟ نکنه کسی رو میشناسی؟

گره گرش: میشه من اون اتاق رو بگیرم؟

یالمار: تو؟

گینا: ولی آخه شما، آقا ورله…

نویسنده

هنریک ایبسن

هنریک ایبسن

هنریک ایبسن بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس نروژ که او را هم‌سنگ سوفوکل و شکسپیر به شمار می‌آورند، از پایه‌گذاران تئاتر مدرن جهان و یکی از بزرگ‌ترین استادان هنر تئاتر در تمامی اعصار است.

برنارد شاو، اهمیت نمایشنامه‎های ایبسن را بسیار بیشتر از نمایشنامه‌های شکسپیر می‌داند و می‌نویسد: «ایبسن کمبودی را که شکسپیر به جای گذاشت، جبران می‌کند.»

جیمز جویس او را شکسپیر خطه شمال و یگانه درام‌نویس پس از شکسپیر معرفی می‌کند که در تراژدی نویسی راه به شیوۀ خاص خود برده و هرولد بلوم منتقد بزرگ امریکایی ایبسن را بزرگ‌ترین درام‌نویس مغرب زمین بعد از شکسپیر می‌داند که به گفتۀ خودش نبوغی اهریمنی دارد.

ایبسن در عمر ۷۸ سالۀ خود، ۲۵ نمایشنامه نوشت که نخستین آن «کاتالینا» در ۱۸۵۰، و آخرین نمایشنامه «زمانی که ما مردگان بیدار می‌شویم» در ۱۸۹۹ منتشر شد.

ایبسن در ۱۱ ژانویه ۱۸۸۷ در جشن بزرگی که در برلین برای گرامی داشت او برپا شده بود، شرکت کرد. آنجا او را چون پیشاهنگِ نگرش نو به زندگی و پیشتازِ بینش هنری نو بزرگ داشتند.

بعدها ایبسن در این­باره نوشت: «من دیدارم از برلین و همۀ چیزهایی را که به آن پیوند می‌خورد، به چشم یک خوشبختی راستین و بزرگ برای خود می‌بینم. چنان شگفت انگیز جانم را تازه و جوان کرده که بی گمان مُهر و نشان خود را بر نوشته‌های آینده‌ام خواهد زد.»

و او این سخنان را در حالی می گفت که آثارش در فرانسه و انگلستان نیز به کامیابی‌هایی دست یافته بود.

دشمن مردم، جان گابریل بورکمان، اردک وحشی، خانه عروسک، هدا گابلر و استاد سولنس معمار از جمله نمایشنامه‌های اوست.

مترجم

بهزاد قادری

در حال حاضر مطلبی درباره بهزاد قادری مترجم کتاب مرغابی وحشی نشر بیدگل در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

بهزاد قادری

یدالله آقاعباسی

در حال حاضر مطلبی درباره یدالله آقاعباسی مترجم کتاب مرغابی وحشی نشر بیدگل در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

یدالله آقاعباسی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید