بنر بالای صفحه
  • فروش ویژه

کتاب داستانهای کهن ایرانی مصیبت نامه

مصیبت نامه

3.9 (2)
کتاب داستانهای کهن ایرانی (مصیبت نامه)، اثر فریدالدین عطار نیشابوری ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1400 توسط انتشارات خلاق ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 38,000 31%

26,220

داستانهای کهن ایرانی مصیبت نامه
فروش ویژه
داستانهای کهن ایرانی مصیبت نامه
اثر فریدالدین عطار نیشابوری

مشخصات محصول

نویسنده: فریدالدین عطار نیشابوری
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 112
انتشارات: خلاق
وزن: 129
شابک: 9786005920376
تیراژ: -
اندازه(قطع): رقعی
سال انتشار: 1400
تصویرگر: -
نوع جلد: شومیز

چکیده

کتاب حاضر، با موضوع داستان‌های کهن ایرانی، شامل بیست و دو داستان از «مصیبت‌نامه»، اثر عطار (537ـ627) است. برخی از عنوان‌های داستان عبارتند از: «عبدالله و پیرزن»؛ «نفرین پیرزن»؛ «اسکندر و پادشاه چین»؛ «جوان و ابراهیم ادهم»؛ «دزد و جنید بغدادی»؛ «مهمان» و «دیوانه و شاه». داستان «مهمان»، روایت مرد ممهمان‌نوازی است که در زمان‌های دور زندگی می‌کرد. او روزی از خداوند مهمانی طلبید. در خواب نوید آمدن مهمان به وی داده شد و فردا سگی در خانة وی آمد. مرد مهمان‌نواز او را از خانه راند. دوباره در خواب، منادی سگ را مهمانی از سوی خداوند معرفی کرد. مرد مهمان‌نواز که پشیمان شده بود، بعد از جست‌وجو سگ را یافت و از او عذرخواهی کرد. سگ چون انسان‌ها لب به سخن گشود و از مرد خواست که به جای طلب مهمان، از خداوند چشم بصیرت و دیدة حقیقت‌بین بخواهد.

مقدمه

نیمه ی اول قرن ششم هجری در حدود سال پانصد و سی هجری شمسی در نیشابور پسری به دنیا آمد که بعدها به عطار نیشابوری» مشهور شد. شغل عطار همان طور که از شهرتش نمایان است عطاری و دارو فروشی بود در قدیم طبیبان بیماران خود را هم معاینه و معالجه میکردند و هم به آنها دارو میدادند. فریدالدین عطار نیشابوری با آن که پیشوای رهروان راه خداشناسی بود و شاگردان زیادی داشت هیچ وقت نان بازوی دیگری را نخورد و از دسترنج خود زندگی اش را اداره میکرد. او در کنار رضایت معنوی طبابت جسمانی را نیز عهده دار بود طوری که خود او گفته است روزی پانصد بیمار به دکان او آنان با مراجعه میکردند و نبض خود مینمایاندند

گوشه ای از کتاب

کنان به پیرزن گفت: عجب پیرزن نفهم و پر رویی هستی تو اسب مرا رم داده ای و مرا از اسب به زیر انداخته ای، آن وقت انتظار داری پسرت را از زندان آزاد کنم؟ عوض توهینی که به من کرده ای پاداش هم میخواهی؟ من به خاطر موهای سپید و پشت خمیده ات زندانی ات نمیکنم و اجازه میدهم که به خانه ات برگردی. اما این را بدان که پسرت را دیگر نمیتوانی ببینی او آن قدر در زندان می ماند تا بپوسد و تو هم آرزوی دیدن او را باید به گور ببری التماسهای پیرزن عبدالله را بر سر رحم نیاورد و فرماندار عصبانی همچنان بر این تصمیم بود که پسر پیرزن را تا آخر عمر در زندان نگه دارد. پیرزن وقتی دید عجز و التماسش هیچ تأثیر ندارد زبان به نفرین عبدالله باز کرد و گفت از همین الآن کار تو را به خدا واگذار کردم که او بهترین پشتیبان برای بندگانش است. من خودم می دانم که او خیلی خوب میتواند جواب ظلمی را که کرده ای به تو بدهد و تو ای عبدالله مطمئن باش که از آه و نفرین من جان سالم به در نمیبری همان خدایی که تو را مقام و عزت داد، اگر بخواهد می تواند یک شبه تو را به خاک سیاه بنشاند. پیرزن اینها را گفت و رفت اما عبدالله با حرفهای پیرزن متحول شده بود.

نویسنده کتاب های فریدالدین عطار نیشابوری

فریدالدین عطار نیشابوری

فریدالدین عطار نیشابوری

در حال حاضر مطلبی درباره فریدالدین عطار نیشابوری در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ما درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

CAPTCHA

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید