3,727,500
پیش از این که دختر او را ببیند او درخشش پیراهن زرد دختر را زیر نور رنگ پریده ی انتهای اصطبل دید لحظه ای ایستاد باورش نمی شد دارد درست می بیند. سپس دختر دست سفیدش را دراز کرد، سر خوش فرم جیرانتیوس از بالای در خم شد تا چیزی را که دختر به طرفش گرفته بود، بخورد. مرد نیمه دو به سمت دختر رفت ضربه های نرم و سبک پوتینش روی سنگفرش خیس تق تق صدا می کرد.
تو اینجایی
هنری ! دختر به سمتش برگشت و هنری او را در آغوش کشید. سرش را به میان موهایش فرو برد و عطر دل انگیز موهایش را به بینی کشید. جانی که از او گریخته بود، گویی از جایی در کف پایش دوباره به او بازگشته بود. دختر همین طور که سرش میان شانه های او بود گفت: امروز بعد از ظهر آمدیم اینجا فرصت نشد لباسم را عوض کنم. حتماً افتضاح هستم.... بین تماشاچی ها بودم و یک لحظه از لای پرده دیدمت. باید می آمدم و برات آرزوی موفقیت میکردم
هوا تاریک شده بود که آنها از بیمارستان بیرون آمدند. جان قبل از سارا بیرون آمده و در محلی که آمبولانسها بیماران را تحویل پرستارها می دادند قدم می زد. سیگار میکشید و هیچ اعتنایی به نگاههای سرزنش آمیز پرستارهایی که از کنارش میگذشتند نداشت به یکی گفت عزیزم باید از من تشکر کنید. امثال من برای شما ایجاد شغل میکنند جان به هر قیمتی باید سیگارش را می کشید. کاپیتان همیشه قوی بود و همچون درخت راسخ و استوار جان همیشه فکر می کرد خودش زودتر از او می میرد. دیدن او در آنجا که مانند بچه ها چنین ناتوان در تخت خوابیده است و پرستارها تمیزش میکنند و آب دهانش را از روی صورتش پاک میکنند لرزه به اندامش انداخت.
بعد سارا را دید که با شانه هایی خمیده کنار در کشویی ایستاده و دستش تا ته در جیب است دختر اولش متوجه ی او نشد جان وقتی دید که چیزی همراه دختر نیست گفت:
سردت شده بیا کتم را بپوش |
سارا با سر جواب منفی داد در غصه و بدبختی خودش فرو رفته بود. جان
گفت: اگر سرما بخوری به ضرر کاپیتان تمام میشود. تازه، اگر من ازت مراقبت نکنم هرچی فحش و ناسزای فرانسوی هست نثارم میکند. سارا نگاهش کرد.
در حال حاضر مطلبی درباره جوجو مویز نویسنده اسب رقصان نشر آموت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره مریم مفتاحی مترجم کتاب اسب رقصان نشر آموت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک