جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
129,500
محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاری ست دل از محبت من بردار خیانت تو وفاداری ست
فدای سرخی لبهایت هر آنچه خون جگر خوردم دل شکسته عاشق را چه احتیاج به دلداری ست
کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما افسوس شراب خوردن ما بی هم فقط فرار از هشیاری ست
ز دل بریدن و دل بستن به یک طرف متمایل شو که آنچه من ز تو می بینم؛ نه اشتیاق نه بیزاری ست
چو کوه دید غرض دریاست به رود اجازه رفتن داد ز دوست دست کشیدن گاه غرور نیست؛ فداکاری ست
تلگرام
واتساپ
کپی لینک