وقتي جني براي خريد يك هديهي تولد وارد مغازهاي اسرارآميز ميشود، لبخند مرموز فروشنده هنگام تحويل يك جعبهي سفيد بازي مفهوم خاصي برايش ندارد؛ ولي وقتي جني و دوستانش بازي را شروع ميكنند، شبي كه قرار بود با خنده و شوخي همراه باشد، آميخته به ترس و وحشت ميشود. اين بازي يك بازي معمولي نيست... جني و دوستانش از داخل يك خانهي كاغذي سر در ميآورند كه قلمرو وهمانگيز جولين، مرد سايه است و براي اينكه بتوانند تا طلوع خورشيد به دنياي خودشان برگردند، بايد جسارت به خرج دهند و با بدترين كابوس زندگيشان روبهرو شوند. اگر بازي را ببازند ميميرند. و اين تازه اول ماجراست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک