محمدرضا سیگارودی متولد ۱۳۴۷
از سال ۱۳۷۰ با شروع مطالعه و تحقیق درزمینهٔ (خودشناسی عرفان) تجربیات خوبی را در زندگی شخصی کسب نمود؛
در سال ۸۴ مقاله کوتاهی در مورد فروتنی نوشت که در مجله دانش یوگا به چاپ رسید.

از زبان نویسنده:
وقتی با دقت بیشتری به دنیای کودکان این نسل نگاه کردم کودکانی با رفتار گفتار و منشی متفاوت‌تر دیدم که از چشم هیچ‌کداممان پوشیده نیست. بر آن شدم تمام آنچه را که آموخته‌ام را با توجه به بینش کودکان امروز به زبان کودکانه شیوا و ساده در قالب (داستان شعر) با سبکی خاص در اختیار تمام کسانی قرار دهم که به‌خوبی می‌دانند رفتار و نگرش اصلی فرزندانشان از همان دوران کودکی شکل می‌گیرد؛ و اینکه کودک وقتی با مشکلی مواجه می‌شود چگونه بیندیشد چه واکنشی نشان دهد! درواقع یاد بگیرد چقدر به مشکل و چه اندازه به حل مشکل فکر کند، این راز طلایی یکی از بهترین نکاتی است که کودک لازم است از همان دوران کودکی شروع به یادگیری کند.

در داستان‌های فوق کودک به‌تدریج درک می‌کند که عمق نگرانی به هر چیز، چیزی نیست جز فاصله‌اش با پروردگار. همین امر موجب می‌شود کودک در دوران کودکی با رشد تدریجی با آگاهی که کسب می‌کند ناخودآگاه خودساخته گردد؛ و در دوران نوجوانی که میل به استقلال دارد می‌تواند از منجلاب غرور هراس منیت با آرامش گذر کند و موجب آسایش امنیت برای خود و خانواده گردد درواقع سری داستان‌های بیا بجای مشکل به حل مشکل فکر کن را می‌توان جزو آن دسته از کتاب‌هایی دانست که برای نسل امروز نگاشته شده است قصه‌های از جنس آگاهی که مفاهیم مهم زندگی را عینی‌تر و ملموس‌تر انتقال می‌دهد.

نوشته‌های دیگر که در حال بررسی و ویراستار می‌باشند: ماهیگیر شجاع و دریای طوفانی، زمین جونم شادباش، اگر قشنگ فکر بکنی، مداد رنگی در جنگل، شیطون چیه مامان جون خدا کیه کجا هست من از کجا آمدم.